اسب همیشه فوق العاده به نظر می رسد زیرا پر از جذابیت و مخصوصا"،جاذبه جنسی است و کاملا"می داند چه بپوشد و چگونه ظاهر خود را فریبنده نشان دهد . او ،عاشقمکانهای عمومی است . تالارهای کنسرت ، تماشاخانه ها ، میتینگها ، مسابقات ورزشی و سینماها جاهائی است که او را جلب می کند . خود او اغلب ،ورزشکار است و دراین زمینه به موفقیتهائی می رسد . او به خوبی روش تعریف کردن از مردم را می داندو به راحتی جملات زیبائی دروصف آنها می سازد . ،شوخ و سرگرم کننده است ، غیبتمیکند ، همدردی می کند و همیشه مورد توجه مردم است . بالاتر از همه اینها او برای فعالیتهای سیاسی ساخته شده است . سیاست و دسته بندیهای سیاسی فرصتهائی هستندکهبه اسب امکان آن را می دهند تا گندم خودش را در آسیاب زندگی درو کند . و در این رشته می تواند موفق بشود . زیرا حاضر به خدمت است و نوسانات جمعیت را به خوبیمی شناسد . او شوخ و ،نکته سنج است و همیشه میدان بحث را از شما خواهد گرفت . البته قبل از آنکه شما بحث را شروع کرده باشید . درست مانند این است که افکار شما رامی خواند و البته باز قبل از آنکه شما خود افکارتان را بخوانید . این خاصیت به او اجازه می دهد که هر بحثی را بخود اختصاص بدهد . چه موضوع بحث مورد تصویبش با شد چه نباشد . در مجموع اسب در کارهای یدی همانقدر مهارت دارد که در کارهای فکری . اما در حقیقت او بیشتر ،زرنگ است تا باهوش و خودش نیز این را می داند . درست به همین دلیل است که بر خلاف ظاهر مطمئنش ، چندان به خود اعتماد ندارد . و قلبا"موجود ضعیفی است . . . اسب خونگرم ، هیجانی و ،ناآرام است . به خاطر این مشخصات همیشه از قدرت خود در صحبت کردن استفاده می کند تا مورد توجه عموم واقع شود . کسانی که یکبار از خشم اسب صدمه دیده اند دیگر هرگز نخواهند توانست نسبت به او با مسامحه فکرکنند و برای همیشه وحشتی از او در دل خواهند داشت . خلق و خوی او خیلی زود تغییر می کند و به ناچار در این مواقع اندکی کودک صفت بنظر خواهد رسید . برای پیروزی در زندگی باید بر این روحیه اش غلبه کند . اسب ،خودخواه است و اعتنائی به افرادی که می خواهند راهش را ببندند ندارد و برای به ثمر رساندن جاه طلبی هایش آنها را زیر پا خواهد گذاشت . او تا حدی هم ،خود پرست است و به مسائل هیچکس توجه ندارد مگر مسائل خودش . اگرچه ، اگر فرصتی پیش بیاید با کمال شجاعت در گرفتاریهای دیگران مداخله می کند . او مستقل و خودمرکز همیشه به راه خودش می رود و هرگز نصیحت کسی را قبولنمی کند . خیلی زود آغوش خانواده را ترک می کند تا زندگی شخصی خودش را بسازد و این برای او خیلی هم خوب است . خود او نیز با خوشحالی این کار را خواهد کرد زیرا خانه برای او جای چندان مهمی نیست مگر آنکه خودش آن را ساخته باشد . وقتی خانه وخانواده ای برای خودش درست می کند و خود مرکز آن قرار می گیرد آن وقت است که زندگیش را دوست می دارد . کارش ، گرفتاریهایش ، سلامتیش ، حتی اطوی لباسش باید زیر نظر خودش باشد .(دراینجا باید گفت هر چند که نگران گرفتاریهای خانوادگی است ولی اگر بر اثر پیش آمدی اسب خانه و خانواده را ترک گوید پس از رفتن او همه چیز درخانه بهم خواهد ریخت ، درست مانند اینکه خانه ای پوشالی را در معرض طوفان قراردهند). اینجا باید گفت که اگر چه این موجود خودخواه فقط برای خود و موفقیتهای شخصیشکار می کند ولی بازده کارش به نحو فوق العاده ای عالی است و به دیگران سود می رساند . اسب ماهرانه کار می کند . ،اقتصاددان خوبی است و در مسائل به موفقیت میرسد . بدبختانه از آنجا که خلق و خوی او زود تغییر می کند ناگهان توجهش را نسبت به مسائل مورد علاقه اشان از دست می دهد . این مسائل می تواند عاشقانه ، مربوط به کار و یا هر چیز دیگری باشد . اما چه اهمیتی دارد ، او دوباره شروع خواهد کرد و دوباره به همان درجه از موفقیت خواهد رسید . همه این کارها را بدون فکر و اندیشه می کند زیرا او موجودی برون گرا است و احتیاج دارد که دائم با مردم و در بین مردم باشد و از آنها تملق بشنود . اسب در رابطه با جنس مخالف موجود ضعیفی است . او ،به خاطر عشق از همهچیز می گذرد و بخود محرومیت می دهد و کارهای دیگر را کنار میگذارد . درست به همین دلیل است که بر خلاف روحیه مثبت و برون گرایش اغلب خشک و سرد بنظر می رسد . اما اگر بتواند بر این ضعفش غلبه کند و اگر جاه طلبی هایش بر شهواتش غلبه کند در زندگی به موفقیتهای زیادی خواهد رسید . اسب با بز زندگی خوشی خواهد داشت . آنها دست همدیگر را خواهند گرفت و درست در لبه پرتگاه زندگی روی یخهای مشکلات سر خواهند خورد . این همانجائی است که تلون مزاج و بوالهوسیها وشوخ طبعی های بز خود خواهی های اسب را اقناع خواهد کرد . هیچکدام از آنها هم به دلایل دوام این رابطه آگاهی ندارندو چه از این بهتر . به دلایل متفاوتی اسب می تواند زندگی مسالمت جویانه ای با سگ و یا ببر داشته باشد این دو گرفتار مسائل روحی و شخصیتشان هستند و توجهی به تزلزل جنبه های رمانتیک در اسب ندارند . تا وقتیکه آنها دلواپس مسائل شخصیتشان هستند اسب هم می تواند زندگی شخصی خودش را تعقیب کند . هر اتفاقی که می خواهد بیفتد اسب هرگز نباید با موش ازدواج کند . بخصوص اگر زن اسب و مرد موش باشد . و بخصوص اگر اسب ، اسب آتش باشد . )1285-1345( . هر نوع رابطه ای بین این دو موجود عاشق پیشه و هوسباز تنها می تواند به آتش سوزی واقعی منجر شود . کودکی و نوجوانی اسب پراز فراز و نشیب خواهد بود . در جوانی خانه و خانواده اش را ترک می کند و همین مسئله ناامیدیهای بعدی زندگی او را باعث خواهد شد . زندگی عشقیش نیز هرگز بی درد سر نخواهد بود . اما در پیری به آرامش و آسایش خواهد رسید . سالهای 1285-1344-1404 و غیره که سالهای اسب آتش شناخته شده سال خوبی برای اسب و برای خانواده اسب نیست . زیراکه در این سالها جنبه های خوب وجود اسب به جنبه های بد تبدیل می شود و عقیده عمومی در خاور دور بر این است که در این سالها هر گرفتاری ممکن است به خانواده نازل شود . مرد و زنی که در سال اسب آتش بدنیا آمده است از نظر روحیه با متولدین سالهای اسب معمولی یکی است جز آنکه این دسته در صفات خوب و بدشان افراط بیشتری دارند . بیشتر کار می کنند بیشتر بدنبال استقلال هستند و متأسفانه بیشتر خودخواه . طبیعت هیجانی و خودخواهی دیوانه وار آنها باعث گرفتاریهای زیادی در زندگی عشقیشان خواهد شد . معمولا"متولدین سال اسب آتش بیشتر بر روی افراد خانواده خود نفوذ دارند . ولی عقیده عمومی این است که متولدین این سالها گرفتاری بیشتری برای خانه ای که در آن بدنیا آمده اند و یا خانه ای که خود بوجود آورده اند فراهم خواهند کرد .