،آرام و صبور ، ،کمرو و کند ، ،دقیق و صاحب روش ، ،متعادل و بی اهمیت نسبت بخود . گاو هوشیاریهای طبیعیش را پشت یک چهره خانگی پنهان می کند . او این موهبت را دارد که در دیگران اعتماد قلبی ایجاد کند . اعتماد قلبی که بزرگترین برگ برنده او در زندگی است . او ،اهل تفکر است و شاید بهمین علت تنهائی را دوست می داردو می تواند هدفیرا تا سر حد تعصب تعقیب کند ، ،میهن پرستی افراطی است و این یکی از دلایلی است که اغلب گاو را وادار به انتقاد می کند . گاو بر خلاف ظاهر آرامش موجودی است ،آتشین مزاج و پراز جنبش و گاهی اوقات طبیعتی وحشی از خود بروز می دهد . با آنکه همیشه ،درون گرا و خوددار است در مواقع لازم می تواند با استفاده از بلاغت فوق العاده اش رهبری جمع را بعهده بگیرد . اگر چه بندرت ولی بهر حال در هنگام خشم ترسناک می شود . بهترین کار این است که در اینگونه موارد کسی در سر راهش قرار نگیرد زیرا دراین حالت خطرناک می شود و آرامش ظاهری از او رخت بر بندد و تبدیل به چهار پای کله شقی می شود که از هر مانعی نفرت دارد . کسی که در چنین حالتی در مقابل او قراربگیرد در واقع خودش را به خطر انداخته است . زیرا هنگام خشم گاو هر نوع بخششی را فراموش می کند . در این حال او رهبر است و هیچ عاملی نمی تواند او را متوقف کند. او ،از نو گرائی بیزار است و نو گرایان را از کنار خود طرد میکند . اغلب می توان او را در بین گروههائی که با نقاشی مدرن ، جاز مدرن وموی بلند برای مردان مخالفند پیدا کرد.و طبعا"نوگرائی را برای افراد خانواده اش نیز نمیتواند تحمل کند . گاو موجود مقتدری است و خانواده برای او مفهوم وسیعی دارد اما روحیه سنت پرست او هر نوع بدعتگزاری در داخل این حوزه اقتدار را منع می کند . زنان متولد سال گاو آشپزانی قابل و کدبانوئی با ارزش و خوش لباس از کار در میایند که هیچ نوع رفتار و حرکات مردانه ای را برای زنان تحمل نمی کنند . گاو ،پر کار است و بازده کار او که منجر به خوشبختی و رفاه اطرافیانش می شود انکار ناپذیر است . روستائیان ویتنام عقیده دارند که گاوعلامت ثروت است . اما ثروت داخل خانواده و برای خانواده . در خانه او فرمانروای مقتدر و بی چون و چرائی است که در دیگران حالت ترس و احترام ایجاد می کند . درکارهای اجتماعی در زمینه هنرهای مختلف موجود موفقی است و همچنین می تواند بعنوان گاراژدار یا پیمان کار و یا مالک به موفقیتهای شایان توجهی نائلشود . از آنجائی کههوشیاری و قدرت انجام کارهای بدی را تواما" دارد می تواند جراح موفقی بشود . اما قبل از هر چیز و هر کاری او برای کشاورزی آفریده شده است . او باید از کارهایتجارتیو خدمات عمومی صرفنظر کند زیرا که تماس نزدیک با مردم برایش کار مشکلی است . همچنین از کارهائی که احتیاج به مسافرت دارد باید بر کنار باشد زیراسلامتی و تعادل درونی او برهم خواهد خورد . زن متولد سال گاو خانه داری را برهر کاری ترجیح می دهد . او یک کد بانوی قابل و بی نظیر است و اگر گاهی شلوار بپوشدصرفا"بدلیل تبعیت از مد روز خواهد بود . متأسفانه گاو اغلب دچار این احساس است که اطرافیانش او را درک نمی کنند . اگر چه که او ،کله شق و لجوج است ولی عمیقا"افراد خانواده اش را دوست دارد و به وجود بچه هایش افتخار می کند ولی همیشه از آنها اطاعت مطلق را انتظار دارد . او رئیس است و ،کلمه مورد علاقه او "قانون" . ازاین مسئله کهبگذریم گاو آماده هر نوع فداکاری و حتی قربانی شدن د ر راه خانواده اش می باشد . متأسفانه برای گاو عشق چیزی جز یک معمای قابل قبول نیست . او می تواند با احساس باشد و حتی قابلیت جنسی خوبی نشان بدهد ولی ،هرگز خیالباف نیست . او علاقه ای به وقت گذرانی هایعاشقانه ندارد و این قبیل اعمال را موی دماغ روابط جنسیمی داند . این روحیهمادیگرا بزرگترین دلیل نا امیدی های او در مسائل عشقی و ازدواج است . متولدین سال گاو هرگز نسبت به همسران خود حسود نیستند اما نسبت به حقوق خودشان حسودند ووفاداری در ازدواج حقی از حقوقشان بشمار می رود . آنها خود بواقع وفادارند . اما اشکال این است که حتی وفاداری خودشان چندان اهمیت ندارد )زیرا قانون است( . گاو دوران کودکی و نوجوانی را آرام و بدون دردسر می گذراند . ولی در دوران جوانی است که گرفتار مشکلاتی می شود بخصوص در مورد امور مربوط به ازدواج . همسر او همیشه از بیتوجهی او نسبت به مسائل عشقی گله مند است و در جستجوی تسلی خاطری که فقدان آن در خانه محسوس است به هر دریمی زند . در این مواقع اگر متولد سال گاو نتواند ازهوش فطری خود در حل اختلافاتش مدد بگیرد بشدت غضبناک می شود و بدون تردید حتی خانواده اش را بهم می پاشد . گاو انسان خانه و کار و زندگی است و این نوع ،نازکدلیها را اساسا"درک نمی کند . در دوره سوم زندگی که دوره سالخوردگی او بشمار می رود به گرفتاریهای زیادی دچار می شود ولی اگر همچنان باهوش سرشار خود مشکلاتش را برطرف سازد زندگی آرامی بدست خواهد آورد . گاو می تواند ازدواج موفقیت آمیزی با خروس داشته باشد . ارتباط بین این دو بواسطه اشتراک در روحیه سنت گرائیو محافظه کاری کامل خواهد بود . همچنین در کنار موش همه چیز با موفقیت توأم خواهد بود . موش در کنار گاو وفادار و صمیمی باقی خواهد ماند . مار نیز با وجود بی وفائی هایش چون آنقدر با هوش هست که احساسات گاو را درک کند رابطه ای عالی با گاو خواهد داشت گرچه که مار هرگز خود را فدای خانواده نمی کند . درست مانند موش گاونیز شیفته میمون می شود . گاو برای موفق شدن در زندگی به نبوغ و قدرت تخیل میمون احتیاج دارد . گرچه که امکان پایداری این رابطه خیلی کم است و ممکن است آنها نتوانندبرای همیشه در کنار هم باقی بمانند . همچنین باید از بزها ترسید و البته بواسطه دلایل دیگری ، تلون مزاج و بی ثباتی بز یک فاجعه مشترک بوجود خواهد آورد . عقیده مردمبر این است که گاو و ببر به هیچ صورتی نخواهندتوانست با تفاق خانه مشترکی داشته باشند . یک چنین ارتباطی لاجرم به نزاع و ستیز منجر خواهد شد . نزاعی که عاقبتمنجر به نابودی ببر خواهدشد . گاو از ببر قویتر است وآنقدر در مقابل حملات ببر پایداری می کند تا زمانی که ببر نابود شود . بین مادر متولد سال گاو و فرزند متولد سالببر هرگز تفاهم برقرار نخواهد شد . برای دومی بهتر است که قبل از آنکه دیر بشود خانه را ترک گوید . و بالاخره باید گفت که گاو متولد تابستان پرکارتر از گاو متولد زمستان است .تابستان زمینها احتیاج به هزار و یک کار دارد و اینها همه کار گاو است ، گاو خسته .