|
|
و حالا مرد عجیب و غریبی را معرفی خواهم کرد. این مرد ، کسی است که گاهی شانس خود را در قمار امتحان می کند. او رک گو است و آنقدر سرد و بی احساس است که گاهی با خود فکر می کنید چه اشتباهی کرده اید که به او اینطور رفتار می کند. اما قبل از آنکه نامه اعتراض آمیزی برای ما بفرستید، باید بگویم همهء مردان برج شهریور اینگونه نیستند.
متولدین مرد این برج چه جذاب باشند ، چه نباشند، معمولاً دوست داشتنی به نظر میرسند. بیشتر آنها پوستی به لطافت ابریشم و به صافی نهر کوهستان، بدون جوش و لک دارند. آنها چشمانی قشنگ و معمولاً قهوه ای رنگ دارند که مثل ستاره ها می درخشند. مرد متولد برج شهریور بلند قد و لاغر اندام است. او نمونهء بلندی ، سبزه بودن، و خوش تیپی است.
به لباسهایش اهمیت زیادی می دهد و اغلب سنتی است، حتی وقتی که اهل مد می شود و به همین علت احساس ناراحتی می کند. او پولش را صرف خرید لباسهای ساده و سنگین و عینک آفتابی موقری می کند و با کراواتی فوق العاده به لباسها جلوه می دهد.
برخی از مردان متولد برج شهریور کمی سرد و بعضی دیگر مشخصاً سرد و بی روحی هستند. برای مرد متولد این برج سخت است که خود را از نظر عاطفی متعهد کند چون می ترسد کنترل اوضاع از دستش خارج شود. او احساسات خود را به طریقی معتدل و دقیق بیان می کند. سیارهء او - مریخ - سبب می شود بیش از قلب از طریق ذهن احساس کند. بسیاری از انها وقتی روش منطقی را انتخاب می کنند. احساس امنیت بیشتری دارند.
مرد شهریور مردی کوشاست و برای رسیدن به آنچه می خواهد سخت تلاش و کار می کند ولی الزاماً تلاش او همیشه به سمت پیشرفت و صعود نیست. چون بر عکس متولدین برجهای دیگر جاه طلبی های حیرت انگیز به او القا شده است.
او مثل متولدین برجهای قابل تغییر، به دگرگونی و تحول در زندگی نیازمند است. گاهی نظرش را چنان تغییر می دهد، که فکر می کنید می خواهد شما را اذیت کند.
از آنجا که ابراز احساسات برای او آسان نیست، پدر خوبی نخواهد بود، هر چند که خودش می خواهد باشد. اما برای او سخت است که خودمانی رفتار کند. او پدری بسیار منضبط است و وقتی بچه ها تکالیف مدرسه را انجام ندهند الم شنگه به پا می کند.
پدر شهریوری گاهی فراموش می کند که او مدیر مدرسه نیست یا حتی اگر باشد، خانه مدرسه نیست او باید بفهمد که تعلیم و تربیت همه چیز نیست و عاطفه و محبت مهمتر است. در هر مرحله ای از زندگی که این نکته را بفهمد و به درستی رفتار کند، مردی خشنود و با احساس خواهد بود.
او محبوب همه است ! او همچون نو ستاره ای ست که طرفداران خود را از همه جا برای دیدن نمایش جذب می کند . این رفتار چیزی بیشتر از یک قمپز در کردن است که دیگران درباره متولدین مرداد فکر می کنند. گفتگوی طولانی مدت برایش بسیار آسان است بویژه اگر به زحمت شغلی را در عالم رقابت برای خود دست و پا کرده باشد .
این مردان آدمهای نمایشی فوق العاده ای هستند . برخی از آنها وقتی پولشان ته می کشد 500 پوند از بانک وام می گیرند تا برای دوستان میهمانی ترتیب دهند و شاید هم تصمیمی بگیرند با شامپانی و خاویار برای دیگران قمپز بیایند . یکی از خوشایندترین خصلتهای او علاقه او به خوشحال کردن دیگران است.خوشحال کردن مردم باعث می شود همه جا احساس صمیمیت کند .
می توانید او را از روی موهای پریشتش بشناسید . حتی اگر موهایش کوتاه باشد باز هم مثل آن است که یک فرچه روی دو پا راه می رود . یا حتی شبیه قلم موی نقاشی است . نکند او را با جارو اشتباه بگیرید خانه را با او جارو کنید!
او دوست دارد شیک باشد . نشانه اسد و میزان ( نشانه دلبری و لوندی ) هر دو نشانه های عشق هستند . از آنجا که مرد متولد مرداد شبیه جارو است حتی می تواند خاک روی پاهای شما را هم جارو کنند . رفتارش شما را مات و مبهوت می کند ، به شما گل می دهد ، با هم شام اعیانی مفصلی می خورید ، به تأتر می روید. در واقع وقتی کسی را دوست بدارید با او مثل یک ملکه رفتار می کنند .
مرد متولد مرداد وقتی پدر شود و معرکه است . او به بچه ها اهمیت می دهد و میخواهد کلکسیونی از آنها داشته باشد . اگر دوست ندارید بچه دار شوید توصیه می کنم هیچ وقت با مرد متولد برج مرداد پیمان زناشویی نبندید . ممکن است در ابتدای آشنایی بگوید : عزیزم اهمیتی ندارد. می توانیم بچه دار نشویم، اما صبر کنید و ببینید چه می شود او دمدمی نیست ، صادق و وفادار است . صداقت و وفاداری از نظر او بسیار مهم هستند قانون او این است که شما هم دوستش بدارید و صادق باشید و به هیچ وجه به او خیانت نکنید . او این انتظار را از همه ، از شما ، از همکاران و حتی ازدوستانش نیز دارد .
او می خواهد نان آور منزل و مایه افتخار شما باشد . با قدرت روی پای خود بایستد و خانواده را تأمین کنند . صبر کنید کامپیوتر را خاموش نکنید و با عجله برای یافتن او بیرون نروید . او گاهی ریا کار هم هست . اگر او کسی است که زیاد به سفر می رود ، احتمالاً هرجا ماده شیری هم دارد. عشق مردادی شما خود را حاکم قلمروی شاهانه خود می بیند و می خواهدشما و بچه ها در مقابل او تعظیم کنید . اگر کمی ارام و سر به راه باشید وضع بدتر می شود !
اگر از قدرتی که در اخیتار دارد به درستی استفاده نکند از شیری دوست داشتنی به قلدری مستبد تبدیل می شود که ناگهان بی پروا و از خود راضی به نظر می رسد، قمپز در می کند ، قیافه می گیرد و شق و رق راه می رود .او گاهی از شما مثل سرباز ضعیف بازی شاهانه شطرنج خود استفاده می کند یا دوستان و خویشان را کلکسیون کشورها می داند . اگر به قدرت برسد کافی است تا کمی ویژگیهای منفی داشته باشد آن وقت به دیکتاتور ، و فرمانروایی مستبد تبدیل می شود و همیشه از قدرت خود سوء استفاده می کند .
از آنجا که دمدمی نیست و ثبات دارد می خواهد در تمام مراحل اولیه زندگی هم ثبات داشته باشد به همین سبب گاه کله شق می شود . او به آسانی نمی تواند نظرش را در مورد چیزی تغییر دهد. هروقت خواستید دور و بر او بچرخید و او را وادار کنید مثل شما به دنیا نگاه کند فقط یک کار بکنید ، بیخودی از او تعریف کنید ، مطمئن باشید، رد خور ندارد !
عجب نشانه دوست داشتنی است ! مردان متولد این برج عکس ظاهر بدعنقی که دارند ، سخت پوستانی دوست داشتنی هستند . وقتی به متولد تیر فکر می کنید ، خرچنگ را از یاد نبرید . بسته به شرایطی دارد، برای رویارویی و یا خلاصی از گرفتاری ، قدم های جنبی بر می دارد، هیچ وقت درباره او بر اساس ظاهرش قضاوت نکنید .
بیشتر مردان متولد برج تیر آرام ، احساساتی ، خانگی و شیفته آشپزی هستند . نشانه خرچنگ بر شکم حکومت دارد و ضرب المثل قدیمی ، راه ورود به قلب یک مرد از شکمش می گذرد ، راجع به مردان متولد تیر صادق است اگر وی به شما گفت رژیم غذایی دارد ، حرفش را باور نکنید .
او دمدمی است . علت خلق و خوی متغیر او ماه است که سبب می شود بسیار احساساتی و یا کاملاً سرد و نا امید باشد . ( او عقل و منطق سرش نمی شود ) قلب متولد تیر به مغزش فرمان می دهد و گاه زندگی او تحت سلطه عواطف اوست . اگر عاشق مردی هستید که متولد تیر است خبر خوبی برایتان دارم . او راحتتر از مردان متولد سایر برجها ابراز احساسات می کند ، مردان متولد برجهای مختلف هر یک احساسات خود را به نوعی بیان می کنند . متولد آبان به شکل جنسی ، مرد متولد اسفند به شکل رویایی و متولد تیر به شکل عاطفی.
مشکل اصلی شما با او ، این است که می خواهد مادرش باشید . احساسات او نسبت به مادرش حد وسط ندارد . یا عاشق اوست و یا از او متنفر است . بیزاری او از مادرش گاه سبب میشود تا از هر زن دیگری (حتی شما) بیزار شود ، یا این که مادر را آنقدردوست دارد که شما احساس می کنید فراموش شده اید پس از مادر شوهر هم نفرت پیدا می کنید.
بیش از آنکه با او پیوند زناشویی بندید بد نیست بفهمید روابط او با مادرش چگونه است . اگر او از آن مادرهای پاک باخته است که پسرش را ننر بار آورده، حتماً با او مشکل پیدا می کنید . اگر نمی دانید او مرد است یا موش یا بچه یا خرچنگ ، تله ای کار بگذارید تا بفهمید او چیست ؟!
او در گذشته زندگی می کند و ناخودآگاه به دنبال شریکی است که یاد آور مادرش باشد . او به ریشه ها اهمیت زیادی می دهد و اغلب در شهرستانی که متولد شده زندگی می کند و همانجا هم می میرد. حتی گاهی خانه دوران کودکی اش را سالها بعد مجدداً می خرد و همانجا زندگی می کند .
او معمولاً زاده عادت است و باید مراقب باشد تا عادتهای بدی کسب نکند، چون عادتهای قدیمی را دیر فراموش می کند . او به دنبال شریکی است که برایش مادری کند ، اما اگر شخص مناسبی را پیدا نکند با قوم و خویش و دوستان درگیری عاطفی پیدا می کند به طوری که دهان همه از تعجب باز می ماند .
او پدری فداکار و تو دل برو است . با این وجود احساسات او بیشتر مادرانه است تا پدرانه ، مثلاً پس از یک روز سخت کاری ، در خانه پیش بند می بندد و بدون نق و نوق برای بچه ها آشپزی می کند. او از اعضای خانواده مراقبت می کند، آخر هفته بچه ها را بیرون می برد و حتی از قناری هم مواظب می کند . او ذاتاً پدر است و برایش خیلی سخت است که خودش بچه نداشته باشد ، در این صورت دوستان و همکاران را بچه های خود می داند.
به به ! از دست او حتماً سرسام می گیرید !
مردان متولد خرداد بسیار گیرا هستند . دوست شما باشد یا عاشق شما ، به هر حال وسوسه انگیر است و جالب اینکه خودش هم به خوبی می داند ! اگر شما لارو جنبنده ای هستید پیله ای زیبا به دور شما می تند و صبر می کند تا به پروانهای زیبا تبدیل شوید ، اما وقتی به خواسته اش رسید ، به این نتیجه میرسد که دیگر پروانه دوست ندارد و آن وقتست است که آرام و بی صدا می رود از آن پیله ابریشمی چیزی به جا نمی ماند و شما هم فقط یک سراب دیده اید . پس اگر میخواهید عاشق او شوید از ترفند خودش استفاده کنید . بهترین راه برای جذب او بی توجهی است . اگر در میهمانی ها تظاهر کنید که او را ندیده اید، خواهید دید که چطور به خود می جنبد و در عرض دو دقیقه به هر بهانه ای که شده خود را به کنار شما می کشاند. او به هر چیزی که در اطرافش باشد توجه می کند و همیشه بیشترین توجه او به شماست و مشکلات شما از همین جا آغاز می شود چون چنان برای شما از عشق نجوا می کند گویی هیچ گاه چنین سخنانی نشینده اید و مشکل عمده تر اینکه او حتی اگر شما را دوست نداشته باشد باز هم عاشقانه برای شما زمزمه خواهد کرد . او می ترسد نکند توانایی های سرنوشت ساز او ( جذابیت) رو به زوال باشد، پس تصمیم می گیرد توانایی هایش را امتحان کند و ندرتاً شکست می خورد. واقعیت این است که او روحیه ای ماجرا جو دارد . حتی وقتی ازدواج می کند باز هم نظری به زنهای دیگر دارد. اگر روزی به شما تلفن کرد و گفت که به سفر می رود، خیلی به گفته اش اطمینان نکنید چون احتمالاً در جای دیگر مشغول خوشگذرانی است.
مرد خرداد حتی در عین وفاداری به همسرش علاقه دارد تا وارد جمع زنهای دیگر شده و ابا آنها گپ بزند.
کمی دقت کنید شاید مردی متولد خرداد که ازدواج کرده واز زندگی اش هم راضی است ولی هنوز هرجامیرود به زنها می گوید که عاشق آنهاست (و واقعاً عاشق آنهاست بشناسید) او همه آنها را دوست دارد ولی به روشهای مختلف و دلایل متفاوت. سیاره متولدین خرداد عطارد است . بسیاری از مردان عطاردی چشمهایی زیرک و زیبا و معمولاً مژه هایی بلند دارند. طرز تفکر و سوخت و ساز عطاردی معمولاً از آنها مردانی لاغر اندام می سازد . از آنجا که به ژست اهمیت می دهد ، اگر تاجر باشد ، حتماً دسته چکهای زیادی ( برای ژست و پز) به همراه خواهد داشت و دفتر کارش پر از تلفنهای بی سیم شیک و آخرین مدل است و بطور همزمان راه می رود و صحبت می کند . دفتر کار او پر از لوازم اداری متنوع است . البته او به واژه پرداز بیش از هر چیزی علاقه دارد .
جوزا نشانه ارتباطات است اما برای مرد متولد خرداد ، برقراری ارتباط با نوزاد سخت و گیج کننده است . تا وقتی که عضو جدید خانواده نمی تواند صحبت کند ، پدر خانواده نگران و عصبی است . اما به محض اینکه نوزاد کوچک شروع به صحبت می کند شادی پدر هم شروع میشود. او عاشق بازی کردن با بچه هاست و علت اینکه بچه ها هم عاشق او هستند این است که او مثل برادر بزرگتر با آنها رفتار می کند . بطور کلی فرق نمی کند که از صدور شناسنامه او چند سال گذشته باشد چون در هرحال او کودکی بیش نیست.
|
|
موش زیر نفوذ حالات "جاذبه "و "تجاوز" بدنیا آمده است . درنظر اول آرام و متعادل و شوخ جلوه می کند ولی مواظب باشید . در زیراین چهره آرام و صبور یک ،روحیه مهاجم و نا آرام قرار گرفته است . برای مدتی با مو شی همخانه یاهمسفر یا همدم شو آنوقت کاملا" به ،روحیه ناآرام و مضطرب و انفجارات روحی بی موقع او پی خواهید برد . موشدوست دارد عضو یک گروه باشد . او ،موجودی اجتماعی است . اما از آنجائی که ،از غیبت کردن و ایجاد سر و صدالذت می برد تعداد ،آشنایان او خیلی بیشتر از دوستان واقعی اوست . حقیقت این است که او نیز کمتر به کسیاعتماد می کند . ،تودار است و مشکلاتش را در قلبش پنهان می کند . اما از همه اینها گذشته موش موجودی،خوش شانس و فرصت طلب است ودر تمام مدت عمر از هر چیز و هر کس که در اطراف او قرار گرفته استاستفاده می کند . از والدینش ، دوستانش ، اقوامش ، پول خودش و پول دیگران) براحتی پول خودش(و حتی ازجذابیتش . . . اوه آن ،جذابیت خارق العاده . و این جذابیت را بدون فکر و تأمل مورد استفاده قرار می دهد . موشمعمولا" ،قمار باز و شکمباره است و اغلب نمی داند چگونه این امیال را در خود مهار کند . ولی البته وجود اینحالات را انکار می کند . علی رغم تصور عمومی او همیشه در این ترس بسر می برد که روزهای پیریش را چگونهبگذراند . بهمین جهت در حالی که ظاهرا"در زمان حال زندگی می کند ولی در اعماق وجودش همیشه رویای یکپیری توأم با آسایش و امنیت را می بیند . بهمین جهت زنانی که در زیر این علامت بدنیا آمده اندمعمولا در قفسهخانهشان آذوقه ذخیره کنند . . . گرچه که بحکم صفت ،پر خوری همه را خیلی زود و در اولین فرصت می خورند .ولی این موجود را همیشه در حراجی ها و فروشگاهها می توان دید که مشغول خرید اشیاغیر ضروری است بتصور آنکهدر این معاملات سود برده است . خیال بافیهای موش که اغلب در زمینه نابود کردن و خراب کردن است گاهی منجربه سازندگی و خلق می شود . اما بیشترین برتری را بعنوان یک ،منتقد بدست میاورد . مردم اغلب دوست دارند بهنصایح او گوش بدهند ولی موش آنقدردر انتقادکردن پیش می رود که این حالت پیش از آنکه مفید باشد خطرناک بنظرخواهد آمد . و موشهای واقعی وجود دارند که آنچنان در دشت انتقاد می تازند که همه چیز را زیر و رو و نابود میکنند . و البته این یکه تازی در موش ایجاد لذت نیز می کند . موش گاهی اوقات ،تنگ نظر و پست می شود و در اینحالت حاشیه نشین زندگی می کند ولی با وجود این ،راستگو است . و توانائی تعقیب خواسته هایش را تا پایان راهدارد ولو آنکه در پایان راه چیزی تلخ در انتظارش باشدو حتی اگر بشود از پیش شکست را پیش بینی کند . اگر اوبتواندبر نارضائی ابدی و علاقه مفرطش به گذران در زمان حال غلبه کند مسلما"در زندگی به موفقیتهائی خواهد رسید. هر کاری که موش بدست بیاورد بهر حال این نکته مسلم است که معمولا ترجیح می دهد نان دانسته هایش رابخورد تا کار واقعی که انجام می دهد . گذران زندگی بوسیله عرق جبین دیگران بیشتر او را خوشحال می کند تاآنچهکهاز زحمت خودش بدست میاورد . بدبختانه تا پولی بدست میاورد آنرا بباد فنا می دهد و خودش نیز بخوبی از اینعیب آگاه است ولی اگر یکوقت بکسی قرض بدهد مسلما" همیشه آنرا بخاطر خواهد داشت . موش در بدترینانواعش یک انگل و طفیلی می شود یک ،دلال ویا شاید هم صاحب یک بنگاه رهنی . او بواقع ،تنبل است و درجستجوی ک زندگی راحت ، و تجارت به مذاق او خوش میاید . در عین حال موش قادر به تعقیب یکی از رشته هایهنری است و معمولا موفق هم می شود . بطوریکه می دانیم او بیشتر به زندگی فکری راغب است تا زندگی پر ازکار و کوشش . موش با وجود روحیه سود جویش موجودی ،احساساتی است . هنگامی که عاشق بشود بشدتبخشنده می شود ولو آنکه این عشق دو جانبه نباشد . ،فقط در مورد مسائل عشقی است که موش دست بههمه کار می زند . موش قمار باز ، موش میخواره ، موش جهنمی وبالاخره موش حریص درهمه حال موشی است احساساتی . از نظرگاه عاطفی عشقی می توان موش را همگام اژدها دانست . قدرت اژدها به موش اعتماد می دهدوزیرکی وش مورد استفاده اژدها قرار می گیرد . گاو یز جفت خوبی برای موش است ، در کنار گاو است که موشاحساس امنیت می کند . و اطمینانی را که دوست دارد بدست میاورد . میمون نیز موش را افسون می کند . حتیاگر موش این حالت را درک نکند . ولی بهر حال وش سر از پا نشناخته عاشق میمون می شود . آقاموشه دیوانه وارسر از پا نشناخته و بدون امید بدام عشق خانم میمون می افتد و میمون خانم از این حالات بسیار لذت می برد . هراتفاقی که می خواهد بیفتد موش باید از اسب حذر کند . اسب استقلال طلب و آزادی خواه احوالات موش سودجو رانمی تواند تحمل کند . بخصوص فاجعه وقتی برای آقای موش رخ می دهد که با خانم اسب آتش )متولد سالهای1285-345-1404(که هر شصت سال یکبار بدنیا می آید ازدواج کند . گربه نیز جفت مناسبی برای موش محسوب نمی شود .طبیعتا" بهمان دلایل معلوم جانور شناسی !موش کودکی شاد و راحتی دارد . دوران جوانیش آشفته و پر انقلاب و با گرفتاری توام خواهد بود . ممکن است ضررهای مالی و حتی ورشکستگی در پیش رویش باشد و یا در عشق شکست بخورد . ولی در دوران سالخوردگی زندگی راحت ، آرام و بی سر و صدائی خواهد داشت . البته سرنوشت موش بستگی به هنگام تولدش زمستان یاتابستان دارد . موش متولد تابستان شانس بیشتری برای موفقیت دارد زیرا در تابستان انبارها پر از آذوقه است . اما در زمستان برای جستجوی غذا باید از لانه بیرون آمده و جاده ها همیشه پراز تله است . . .. . . . و در زندگی انسانی این خطر کردن ، مرگهای ناگهانی ،چو یا زندان رفتن تلقی می شود.
،آرام و صبور ، ،کمرو و کند ، ،دقیق و صاحب روش ، ،متعادل و بی اهمیت نسبت بخود . گاو هوشیاریهای طبیعیش را پشت یک چهره خانگی پنهان می کند . او این موهبت را دارد که در دیگران اعتماد قلبی ایجاد کند . اعتماد قلبی که بزرگترین برگ برنده او در زندگی است . او ،اهل تفکر است و شاید بهمین علت تنهائی را دوست می داردو می تواند هدفیرا تا سر حد تعصب تعقیب کند ، ،میهن پرستی افراطی است و این یکی از دلایلی است که اغلب گاو را وادار به انتقاد می کند . گاو بر خلاف ظاهر آرامش موجودی است ،آتشین مزاج و پراز جنبش و گاهی اوقات طبیعتی وحشی از خود بروز می دهد . با آنکه همیشه ،درون گرا و خوددار است در مواقع لازم می تواند با استفاده از بلاغت فوق العاده اش رهبری جمع را بعهده بگیرد . اگر چه بندرت ولی بهر حال در هنگام خشم ترسناک می شود . بهترین کار این است که در اینگونه موارد کسی در سر راهش قرار نگیرد زیرا دراین حالت خطرناک می شود و آرامش ظاهری از او رخت بر بندد و تبدیل به چهار پای کله شقی می شود که از هر مانعی نفرت دارد . کسی که در چنین حالتی در مقابل او قراربگیرد در واقع خودش را به خطر انداخته است . زیرا هنگام خشم گاو هر نوع بخششی را فراموش می کند . در این حال او رهبر است و هیچ عاملی نمی تواند او را متوقف کند. او ،از نو گرائی بیزار است و نو گرایان را از کنار خود طرد میکند . اغلب می توان او را در بین گروههائی که با نقاشی مدرن ، جاز مدرن وموی بلند برای مردان مخالفند پیدا کرد.و طبعا"نوگرائی را برای افراد خانواده اش نیز نمیتواند تحمل کند . گاو موجود مقتدری است و خانواده برای او مفهوم وسیعی دارد اما روحیه سنت پرست او هر نوع بدعتگزاری در داخل این حوزه اقتدار را منع می کند . زنان متولد سال گاو آشپزانی قابل و کدبانوئی با ارزش و خوش لباس از کار در میایند که هیچ نوع رفتار و حرکات مردانه ای را برای زنان تحمل نمی کنند . گاو ،پر کار است و بازده کار او که منجر به خوشبختی و رفاه اطرافیانش می شود انکار ناپذیر است . روستائیان ویتنام عقیده دارند که گاوعلامت ثروت است . اما ثروت داخل خانواده و برای خانواده . در خانه او فرمانروای مقتدر و بی چون و چرائی است که در دیگران حالت ترس و احترام ایجاد می کند . درکارهای اجتماعی در زمینه هنرهای مختلف موجود موفقی است و همچنین می تواند بعنوان گاراژدار یا پیمان کار و یا مالک به موفقیتهای شایان توجهی نائلشود . از آنجائی کههوشیاری و قدرت انجام کارهای بدی را تواما" دارد می تواند جراح موفقی بشود . اما قبل از هر چیز و هر کاری او برای کشاورزی آفریده شده است . او باید از کارهایتجارتیو خدمات عمومی صرفنظر کند زیرا که تماس نزدیک با مردم برایش کار مشکلی است . همچنین از کارهائی که احتیاج به مسافرت دارد باید بر کنار باشد زیراسلامتی و تعادل درونی او برهم خواهد خورد . زن متولد سال گاو خانه داری را برهر کاری ترجیح می دهد . او یک کد بانوی قابل و بی نظیر است و اگر گاهی شلوار بپوشدصرفا"بدلیل تبعیت از مد روز خواهد بود . متأسفانه گاو اغلب دچار این احساس است که اطرافیانش او را درک نمی کنند . اگر چه که او ،کله شق و لجوج است ولی عمیقا"افراد خانواده اش را دوست دارد و به وجود بچه هایش افتخار می کند ولی همیشه از آنها اطاعت مطلق را انتظار دارد . او رئیس است و ،کلمه مورد علاقه او "قانون" . ازاین مسئله کهبگذریم گاو آماده هر نوع فداکاری و حتی قربانی شدن د ر راه خانواده اش می باشد . متأسفانه برای گاو عشق چیزی جز یک معمای قابل قبول نیست . او می تواند با احساس باشد و حتی قابلیت جنسی خوبی نشان بدهد ولی ،هرگز خیالباف نیست . او علاقه ای به وقت گذرانی هایعاشقانه ندارد و این قبیل اعمال را موی دماغ روابط جنسیمی داند . این روحیهمادیگرا بزرگترین دلیل نا امیدی های او در مسائل عشقی و ازدواج است . متولدین سال گاو هرگز نسبت به همسران خود حسود نیستند اما نسبت به حقوق خودشان حسودند ووفاداری در ازدواج حقی از حقوقشان بشمار می رود . آنها خود بواقع وفادارند . اما اشکال این است که حتی وفاداری خودشان چندان اهمیت ندارد )زیرا قانون است( . گاو دوران کودکی و نوجوانی را آرام و بدون دردسر می گذراند . ولی در دوران جوانی است که گرفتار مشکلاتی می شود بخصوص در مورد امور مربوط به ازدواج . همسر او همیشه از بیتوجهی او نسبت به مسائل عشقی گله مند است و در جستجوی تسلی خاطری که فقدان آن در خانه محسوس است به هر دریمی زند . در این مواقع اگر متولد سال گاو نتواند ازهوش فطری خود در حل اختلافاتش مدد بگیرد بشدت غضبناک می شود و بدون تردید حتی خانواده اش را بهم می پاشد . گاو انسان خانه و کار و زندگی است و این نوع ،نازکدلیها را اساسا"درک نمی کند . در دوره سوم زندگی که دوره سالخوردگی او بشمار می رود به گرفتاریهای زیادی دچار می شود ولی اگر همچنان باهوش سرشار خود مشکلاتش را برطرف سازد زندگی آرامی بدست خواهد آورد . گاو می تواند ازدواج موفقیت آمیزی با خروس داشته باشد . ارتباط بین این دو بواسطه اشتراک در روحیه سنت گرائیو محافظه کاری کامل خواهد بود . همچنین در کنار موش همه چیز با موفقیت توأم خواهد بود . موش در کنار گاو وفادار و صمیمی باقی خواهد ماند . مار نیز با وجود بی وفائی هایش چون آنقدر با هوش هست که احساسات گاو را درک کند رابطه ای عالی با گاو خواهد داشت گرچه که مار هرگز خود را فدای خانواده نمی کند . درست مانند موش گاونیز شیفته میمون می شود . گاو برای موفق شدن در زندگی به نبوغ و قدرت تخیل میمون احتیاج دارد . گرچه که امکان پایداری این رابطه خیلی کم است و ممکن است آنها نتوانندبرای همیشه در کنار هم باقی بمانند . همچنین باید از بزها ترسید و البته بواسطه دلایل دیگری ، تلون مزاج و بی ثباتی بز یک فاجعه مشترک بوجود خواهد آورد . عقیده مردمبر این است که گاو و ببر به هیچ صورتی نخواهندتوانست با تفاق خانه مشترکی داشته باشند . یک چنین ارتباطی لاجرم به نزاع و ستیز منجر خواهد شد . نزاعی که عاقبتمنجر به نابودی ببر خواهدشد . گاو از ببر قویتر است وآنقدر در مقابل حملات ببر پایداری می کند تا زمانی که ببر نابود شود . بین مادر متولد سال گاو و فرزند متولد سالببر هرگز تفاهم برقرار نخواهد شد . برای دومی بهتر است که قبل از آنکه دیر بشود خانه را ترک گوید . و بالاخره باید گفت که گاو متولد تابستان پرکارتر از گاو متولد زمستان است .تابستان زمینها احتیاج به هزار و یک کار دارد و اینها همه کار گاو است ، گاو خسته .
ببر یک ،عیبجوی یاغی است و همیشه در حال طغیان بر ضد قدرت های مستقر است ، کیفیتی که انقلابات را بوجود میاورد . او ،همیشه می خواهد رهبر باشد اما بدبختانه همچنانکه برای بیشتر رهبرها پیش میاید فاقد آن شایستگی است که منجر به جلب اعتماد دیگران می شود . او همیشه اولین کسی است که قصد حرکت می کند اما چه در کار اجتماعی و چه درمسائل عشقی احتیاط اطرافیان را وامیدارد که قبل از تبعیت از او فکر کنند و حتی گاهی او را از حرکت بازدارند . برای افرادی که از ببر پیروی می کنند اغلب نگرانی از عاقبتماجرا وجود دارد . او همیشه در روی لبه است و گاهی اوقات هدفها و خطراتی را دنبال می کند که صرفا"ناشی از روحیه ماجراجوئی ، بی پروائی و تهور بی جا و عدم حسمسئولیت است . مقاومت همیشگی در مقابل ببر بسیار سخت است زیرا او شخصیت جاذبی دارد و روحیه فرمانروائی به او شخصیت جالبی اعطاکرده است . مردم خواه نا خواهبه او احترام می گذارند . حتی دشمنانش نیز از این احساس بری نیستند . ببردوست دارد همه از او اطاعت کنند و از چیزی که متنفر است اطاعت از دیگری . هیچکس جرات ندارد به او دستور بدهد . اما اگر بتواند قبل از شروع به هر کاری اندکی فکر کند و گوش به نصایح اطرافیانش بدهد مسلما"به موفقیتها ی بزرگی خواهد رسید . ببر با تکیه بر صفاتجنگجوئی ، یاغی گری و جرأت فراوانش هر کاری را که تعهد کند تا پایان ، حتی پایانی تلخ ، تعقیب می کند،سر سخت و لجوج است . همیشه جنگ را شخصا"شروع می کندو گاه تا سر حد پستی پیش می رود و اغلب در حال ستیز است . اما با اینکه در بعضی موارد خودخواه است با این حال لیاقت بخششهای بزرگ را دارد و حتی گاهی به مقیاسی وسیع رعایت حال دیگران را می کند . اما نباید فراموش کرد که معمولا باریک بین است و کمتر به کسی اعتماد می کند . ببر همیشه در جای یک رهبر قرار می گیرد . او نسبت بهتمام قدرتهای مستقر و شخصیتهای قراردادی اجتماع احساس ستیز می کند و از تمام افرادی که بدنبال یک زندگی بی درد سر هستند نفرت دارد . بر خلاف تصور عمومی ببر دربسیاری موارد در لحظات اخذ تصمیمات مهم دچار احساس تأمل می شود و این حالت آنقدر در او ادامه می یابد تا وقتی که کاملا"دیر شده باشد . بعنوان یک فرمانده نظامی و یا سرپرست واحدهای صنعتی استعداد قابل ملاحظه ای از خود نشان می دهد . و بعضی اوقات گانگستر مخوفی می شود زیرا او تمام مشاغلی را که مستلزم خطر کردن است میپرستد . خانم ببرها هم از این قاعده مستثنی نیستند و معمولا"بدنبال افکار جدید می روند ، با قراردادهای اجتماعی مخالفت می کنند وبرای آنچه که بنظرشان صحیح بیاید می جنگند . گرچهکه ببر بطور مستقیم توجهی به پول و ثروت ندارد ولی معمولا"،به مقدار قابل توجهی پول بدست میاورد . او قبل از هر چیز مرد عمل است و باید گفت تقدیر نسبت به او نظر مساعدی دارد)هیچکس باور نمی کرد که ملکه الیزابت دوم وقتی در سال 1925 سال ببر به نیا آمد یک ر وز به سلطنت برسد( . جالب اینکه این سرباز جنگجو ، انسان حساس و زودنجی است و اکثرا"خود را میکاود و روانکاوی می کند . او توانائی در گیری در مسائل بزرگ عشقی را دارد . اما از آنجاکه در این زمینه نیز سخت و جدی است کمتر با شادیهای عاشقانه روبرو می شود . خانم ببر ها ماجراهای عشقی زیادی در زندگی دارند که اغلب به پایان نامساعدی منجر می شود . ببر می تواند با اسب درستکار رابطه خوبی داشته باشد . همزیستی اژدها و ببر بعنوان دو شخصیت قوی و محتاط نیز می تواند جالب باشد و یا با سگ که در فراز و نشیب زندگی همیشه در کنار ببرباقی می ماند و از افکاروعقاید او حمایت می کند . ببر باید از مارها احتراز کند که بسیار بر عقل و اندیشه تکیه دارند و همچنین از میمون که برای ببر علامتی موذی است . چه در عشق و چه در کارمیمون ماهرانه ببر را دست خواهد انداخت و این به ببر صدمه خواهدزد . گاو نیز با ببر سازگار نیست زیرا از ببر قویتر است و آنقدر باو میتازد تا او را از بین ببرد . اگر یک گاو و یک ببر در زیر یک سقف با هم زندگی کنند بالاخره این ببر است که قبل از نابود دن باید خانه را ترک کند . گربه نیز هرگز موفق به ایجاد یک خانه راحت با ببر نخواهد شد .یک افسانه قدیمی چینی می گوید گربه همیشه ببر را خواهد آزرد . زیرا گربه قادر است به شاخه ای بلندتر بپرد ، جائی که ببر درشت اندام قادر به صعود به آن نیست . در نتیجههمیشه این گربه است که از ببر سواری خواهند گرفت . اما جالب این است که این دو علامت بخوبی همدیگر را درک می کنندزیرا در واقع از یک تیره هستند . دوره کودکی ببرآرام و بدون ناراحتی خواهد گذشت در حالیکه دوره جوانی او پر است از ناملایمات و ماجراهای مختلف . انواع مشکلات در سر راه او وجود دارد مشکلات مادی ، خانوادگی ، ازدواج ومشکلات بزرگ عشقی . البته هیچ یک این ماجراها ببررا در زیر فشار خود خرد نخواهد کرد . ولی اگر ببر با مهارت قادر به حل آنها نباشد انعکاس آنها در سومین قسمت زندگیش به چشم خواهد خورد . و اگر بتواند از سد ماجراها بگذرد و به پیری برسد مسلما"پیری پر از صلح و آسایشی به انتظار اوست . زندگی ببربه این بستگی دارد که در روز بدنیا آمده باشد یا در شب . ببرهای شب بخصوص آنها که در نیمه های شب بدنیا آمده اند زندگی آرامتری خواهند داشت و در تمام دوران زندگی از افتادن به دامها و تله ها مصون خواهند بود و زندگی هیجان انگیز کمتری در انتظار آنهاست . ببرهای روز بخصوص آنهائی که در نیمه روز بدنیا آمده اند زندگی پر از ماجرا و طوفان و خطرات در پیش خواهند داشت . اما ببر بواسطه هیچ یک از این ماجراها به غم دچار نخواهد شد . او ،عاشق ماجراست و سرنوشت او این است که همه این مشکلات را براحتی از سر بگذراند . اساسا"راه دیگری برای ببرمتصور نیست . تحولات گوناگون و شهوات ناگهانی ارزشهائی است که او را بخود جلب می کند و عشق او به قبول خطر لاجرم او را به قمار با زندگیش می کشاند و نه یکبار بلکه بارها . ببر قهرمان مرگهای ناگهانی و خشن است . اما در عین حال او انسانی است با علامتی مبارک . هیج کس به اندازه ببر از زندگی لذت نمی برد . برای مردم آسیای جنوب شرقی ببرعلامت نیکوئی است . او علامت بزرگترین قدرتهای روی زمین است و رمز حفاظت و حمایت برای زندگی بشری . یک ببر در خانه سه خطر را به حداقل می رساند . دزدی ، آتش سوزی و آزار ارواح خبیث و بالاخره اگر دو ببر در زیر یک سقف زندگی کنندیکی از آن دو باید خانه را ترک کند.