این علامت که در ویتنام به عنوان گربه شناخته می شود در چین خرگوش نامیده شده است . اما در هر حال چه گربه و چه خرگوش یک نکته مسلم است و آن اینکه هر دو در هنگامسقوط همیشه بروی چهار دست و پا به زمین میافتند . گربه ها ،خوشحالترین گروه مردم هستند آنها اساسا" به شاد بودن متعقدند . آنها ،با استعداد ، ،خوب ، ،با احتیاط ، ،لطیفو ملاحظه کار هستند . جاه طلبی دارند . اما البته نه خیلی زیاد . به حد زیادی پرهیزکارند . هیچ کس آنها را نادیده نمی گیرد زیرا رفقای خوبی هستند و بخوبی قادرند که بهترین جنبه های وجودشان را نشان دهند . اما انسان در هنگام مواجه با یک چنین طوفانی از صفات خوب لاجرم معتقد به وجود نقصی هم باید باشد . همینطور هم هست حقیقت ایناست که هیچ یک از این صفات در اعماق وجود گربه جای نگرفته بلکه همگی در سطح جاریست . آنها که در زیر نفوذ علامت گربه بدنیا آمده اند اصولا"سطحی هستند و اینسطحی بودن صفات خوب آنها را هم در بر می گیرد . گربه ،عاشق جمع است و جمع عاشق گربه . آنها براحتی به هر مجمعی وارد می شوند و اجتماعات را می پرستند . گربههااغلب ،اهل غیبت کردن و ،بدگوئی هستند . اما همیشه با حضور ذهن و با احتیاط و سلیقه گفتار خود را مهار می کنندزیرا واقعیت این است که از گفتگو درباره حقایق کاملا"ناخوشایند گریزانند . گربه عاشق پذیرائی است و بواسط سلیقه خوبی که دارد اغلب صاحب خانه زیبائی است . آنها مردم دنیا هستند و البته کمی هم خود را ثروتمند می بینند . خانم گربه ها عاشق نمایش فرهنگ و معلومات خود هستند و بهمین جهت اغلب به دنبال گرد آوری مطالب تازه هستند . معمولا"در زمینه بخصوصی تا بتوانند در بحث راجع به آنبدرخشند . . . والبته در همان حال از تمام عقاید شخصیتشان و یا مطالب دیگری که نسبت به مطلب طرح شده مهمتر است چشم پوشی می کنند . گربه به آسانی خشمگین نمی شود. او ،آرام ، ،متین و مسالمت جوست و حساسیت نمایشی در او بیشتر ازحساسیت واقعی است . او همانقدر که سریعا"برای رفع مشکلات شخصیتش قدم بر می دارد به هماننسبت به مسائل اجتماعی بی اعتناست . قحطی ، جنگ و فاجعه ها و مصیبتهای دیگر جهانی برای او فرقی نمی کند . . . مگر آنکه با زندگی خود او تماسی پیدا کند . و اما اگرچنین فاجعه ای رخ بدهد زندگی در نظر گربه بسیار سخت خواهد شد و آنچنان قدرت تحملش کم می شود که حتی خودش را به کشتن دهد . این حیوان ،خیلی زود به گریه می افتد . گربه ها محافظه کار هستند و از روبرو شدن با هر مسئله ای که مجبور به حل آن باشند ، متنفرند آنها بیش از هر کسی دیگر محتاج حفظ آسایش و امنیت زندگیشان هستند . از آنجاکه گربه محتاط و شاید هم کمی ترسو است هرگز به وضعیتی نزدیک نمی شود مگر آنکه خوب موقعیت را سبک سنگین کرده و از هر گوشه و زاویه بررسی کرده باشد و درنتیجه همین حالت مردم گربه ها را تحسین می کنند و برای مشورت کردن نظر آنها را ثواب می شمرند . گربه در کار بسیار زیرک و تیزهوش است وهر کس که با او قراردادی در مورد کسب و کار امضاکند باید بداند که دیگر نمی تواند از زیر بار آن شانه خالی بکند . به صورت نظری عقیده بر این است که گربه معاملات خوب را بو می کشد . حقیقت این است که گربه بظاهر آرام و متین یکی از چرخ دنده های قوی معاملات در بازاراست . و در تجارت و بخصوص در بعضی از انواع آن مثل خرید و فروش اشیاعتیقه می درخشد و درست به همین جهت روشهای سرمایه داری به مذاق او خوش میاید . سیاست و کارهای سیاسی هم به او این فرصت را می دهد که زندگیش را همچنان که دوست دارد در مدارآرامی به چرخش وادارد . خانم گربه ها هم در تمام انواع کارهای اجتماعی می درخشند و ،بسیار خوش لباسند . به سیاستمداران توصیه می شود که زنانشان را از بین متولدین این سالها انتخاب کندد . این خانمها روحیه ای محتاط و سوفسطائی را با کدبانوگری بی نظیرشان در می آمیزندو به نسبت شایان تحسینی اطراف شوهرشان را نورانی می کنند و در هر جا که حاضر شوند به نظر می رسد ماه هم حاضر شده است ْْْْْْْْْْْْْْ . گربه نسبت به فرد مورد علاقه اش مهربان ، صمیمی وفداکار است ولی این را هم نمی توان فراموش کرد که براحتی می تواند به دوستانش کمک برساند و البته از قبیل نزدیکانش . حقیقت این است که او چندان پایبند خانواده نیست . البته ، واغلب به اندازه کافی ، به والدین و فرزندان وخانواده احترام می گذارد و به آنها علاقه دارد ولی معمولا"گروه دوستانی را که خود انتخاب کرده است به دیگران ترجیح می دهد . حتی خانمها با وجود علاقه و دلواپسی فراوانی که نسبت به افراد خانواده خود بروز می دهند اما تمایلات مادرانه آنها بیش از آنکه غریزی باشد ناشی از نیاز به امنیت در محیط خانوادگی است . گربه به راحتی با بز کنار می یاید . روح هنرمندانه بز به گربه احساس لذت می دهد . او به راحتی تلون مزاجی بز را تحمل می کندواز بوالهوسیهای وی نیز ناراحتی به خود راه نمی دهد . سگ درست کردار و خوک وسواسی هم براحتی با گربه کنار میایند . اما خروس اوقات او را تلخ می کند و همینطور موش که این دو علامت بهتر است مثل طاعون از یکدیگر فرار کنند . در ارتباط با ببر چه در عشق و چه در کار همیشه درگیریهائی پیش خواهد آمد . گربه از همان نژاد ببراست و به خوبی حیله های جنگی ببر را می شناسد و در نتیجه از درگیری احتراز می کند . سه دوره زندگی گربه طفولیت ، جوانی ، پیری همیشه به آسایش و آرامش خواهد گذشت ولی به شرط آنکه با موقعیتهای استثنائی روبرونشود . جنگ ، انقلاب ، حوادث طبیعی هرگز به او صدمه ای نمی زند زیرا اصولا"برای بدبختی آفریده نشده است . اما اگر حادثه ای برای شخص او پیش بیاید تمام آرامشش بهم خواهد خورد و زندگی برایش تحمل ناپذیر خواهد شد . در این حال چه بسا که دیوانه شود و یا خودش را بکشد . ترک زندگی برای او آسانتر از تحمل و قبول شکست است . مردم آسیای جنوب شرقی عقیده دارند که گربه یا خرگوش چندان قابل اعتماد نیست . عقیده عمومی این است که جادو گران و ساحره ها خود را به شکل گربه در می آورند . و این را می دانیم که در قرون وسطی گربه ها)و جادوگرها(به جرم ارتباط با شیطان زنده در آتش می سوختند . اما این هم حقیقتی است که د رمصر باستان گربه به عنوان خدا مورد پرستش بود . خدا ، شیطان ، جادوگر یا انسان یک نکته مسلم است و آن اینکه در سیمای گربه همییشه حالتی از رمز وجود دارد . این طور به نظرمی رسد که گربه همیشه اسراری را در پشت سیمای آرامش مخفی کرده است . اسراری که جرئت افشای آنها را ندارد . و بالاخره یک مطلب را نباید فراموش کرد که گربه ضعیف و رنجور می تواند به آسانی تبدیل به گربه ای قوی و خونخوار میشود.