۷۸۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «فال» ثبت شده است

متولد سال خرگوش

 

 

 

این‌ علامت‌ که‌ در ویتنام‌ به‌ عنوان‌ گربه‌ شناخته‌ می‌ شود در چین خرگوش‌ نامیده‌ شده‌ است‌ . اما در هر حال‌ چه‌ گربه‌ و چه‌ خرگوش‌ یک‌ نکته‌ مسلم‌ است‌ و آن‌ اینکه‌ هر دو در هنگام‌سقوط‌ همیشه‌ بروی‌ چهار دست‌ و پا به‌ زمین‌ میافتند . گربه‌ ها ،خوشحالترین‌ گروه‌ مردم‌ هستند آنها اساسا" به‌ شاد بودن‌ متعقدند . آنها ،با استعداد ، ،خوب‌ ، ،با احتیاط‌ ، ،لطیف‌و ملاحظه‌ کار هستند . جاه‌ طلبی‌ دارند . اما البته‌ نه‌ خیلی‌ زیاد . به‌ حد زیادی‌ پرهیزکارند . هیچ‌ کس‌ آنها را نادیده‌ نمی‌ گیرد زیرا رفقای‌ خوبی‌ هستند و بخوبی‌ قادرند که‌ بهترین‌ جنبه‌ های‌ وجودشان‌ را نشان‌ دهند . اما انسان‌ در هنگام‌ مواجه‌ با یک‌ چنین‌ طوفانی‌ از صفات‌ خوب‌ لاجرم‌ معتقد به‌ وجود نقصی‌ هم‌ باید باشد . همینطور هم‌ هست‌ حقیقت‌ این‌است‌ که‌ هیچ‌ یک‌ از این‌ صفات‌ در اعماق‌ وجود گربه‌ جای‌ نگرفته‌ بلکه‌ همگی‌ در سطح‌ جاریست‌ . آنها که‌ در زیر نفوذ علامت‌ گربه‌ بدنیا آمده‌ اند اصولا"سطحی‌ هستند و این‌سطحی‌ بودن‌ صفات‌ خوب‌ آنها را هم‌ در بر می‌ گیرد . گربه‌ ،عاشق‌ جمع‌ است‌ و جمع‌ عاشق‌ گربه‌ . آنها براحتی‌ به‌ هر مجمعی‌ وارد می‌ شوند و اجتماعات‌ را می‌ پرستند . گربه‌هااغلب‌ ،اهل‌ غیبت‌ کردن‌ و ،بدگوئی‌ هستند . اما همیشه‌ با حضور ذهن‌ و با احتیاط‌ و سلیقه‌ گفتار خود را مهار می‌ کنندزیرا واقعیت‌ این‌ است‌ که‌ از گفتگو درباره‌ حقایق‌ کاملا"ناخوشایند گریزانند . گربه‌ عاشق‌ پذیرائی‌ است‌ و بواسط‌ سلیقه‌ خوبی‌ که‌ دارد اغلب‌ صاحب‌ خانه‌ زیبائی‌ است‌ . آنها مردم‌ دنیا هستند و البته‌ کمی‌ هم‌ خود را ثروتمند می‌ بینند . خانم‌ گربه‌ ها عاشق‌ نمایش‌ فرهنگ‌ و معلومات‌ خود هستند و بهمین‌ جهت‌ اغلب‌ به‌ دنبال‌ گرد آوری‌ مطالب‌ تازه‌ هستند . معمولا"در زمینه‌ بخصوصی‌ تا بتوانند در بحث‌ راجع‌ به‌ آن‌بدرخشند . . . والبته‌ در همان‌ حال‌ از تمام‌ عقاید شخصیتشان‌ و یا مطالب‌ دیگری‌ که‌ نسبت‌ به‌ مطلب‌ طرح‌ شده‌ مهمتر است‌ چشم‌ پوشی‌ می‌ کنند . گربه‌ به‌ آسانی‌ خشمگین‌ نمی‌ شود. او ،آرام‌ ، ،متین‌ و مسالمت‌ جوست‌ و حساسیت‌ نمایشی‌ در او بیشتر ازحساسیت‌ واقعی‌ است‌ . او همانقدر که‌ سریعا"برای‌ رفع‌ مشکلات‌ شخصیتش‌ قدم‌ بر می‌ دارد به‌ همان‌نسبت‌ به‌ مسائل‌ اجتماعی‌ بی‌ اعتناست‌ . قحطی‌ ، جنگ‌ و فاجعه‌ ها و مصیبتهای‌ دیگر جهانی‌ برای‌ او فرقی‌ نمی‌ کند . . . مگر آنکه‌ با زندگی‌ خود او تماسی‌ پیدا کند . و اما اگرچنین‌ فاجعه‌ ای‌ رخ‌ بدهد زندگی‌ در نظر گربه‌ بسیار سخت‌ خواهد شد و آنچنان‌ قدرت‌ تحملش‌ کم‌ می‌ شود که‌ حتی‌ خودش‌ را به‌ کشتن‌ دهد . این‌ حیوان‌ ،خیلی‌ زود به‌ گریه‌ می‌ افتد . گربه‌ ها محافظه‌ کار هستند و از روبرو شدن‌ با هر مسئله‌ ای‌ که‌ مجبور به‌ حل‌ آن‌ باشند ، متنفرند آنها بیش‌ از هر کسی‌ دیگر محتاج‌ حفظ‌ آسایش‌ و امنیت‌ زندگیشان‌ هستند . از آنجاکه‌ گربه‌ محتاط‌ و شاید هم‌ کمی‌ ترسو است‌ هرگز به‌ وضعیتی‌ نزدیک‌ نمی‌ شود مگر آنکه‌ خوب‌ موقعیت‌ را سبک‌ سنگین‌ کرده‌ و از هر گوشه‌ و زاویه‌ بررسی‌ کرده‌ باشد و درنتیجه‌ همین‌ حالت‌ مردم‌ گربه‌ ها را تحسین‌ می‌ کنند و برای‌ مشورت‌ کردن‌ نظر آنها را ثواب‌ می‌ شمرند . گربه‌ در کار بسیار زیرک‌ و تیزهوش‌ است‌ وهر کس‌ که‌ با او قراردادی‌ در مورد کسب‌ و کار امضاکند باید بداند که‌ دیگر نمی‌ تواند از زیر بار آن‌ شانه‌ خالی‌ بکند . به‌ صورت‌ نظری‌ عقیده‌ بر این‌ است‌ که‌ گربه‌ معاملات‌ خوب‌ را بو می‌ کشد . حقیقت‌ این‌ است‌ که‌ گربه‌ بظاهر آرام‌ و متین‌ یکی‌ از چرخ‌ دنده‌ های‌ قوی‌ معاملات‌ در بازاراست‌ . و در تجارت‌ و بخصوص‌ در بعضی‌ از انواع‌ آن‌ مثل‌ خرید و فروش‌ اشیاعتیقه‌ می‌ درخشد و درست‌ به‌ همین‌ جهت‌ روشهای‌ سرمایه‌ داری‌ به‌ مذاق‌ او خوش‌ میاید . سیاست‌ و کارهای‌ سیاسی‌ هم‌ به‌ او این‌ فرصت‌ را می‌ دهد که‌ زندگیش‌ را همچنان‌ که‌ دوست‌ دارد در مدارآرامی‌ به‌ چرخش‌ وادارد . خانم‌ گربه‌ ها هم‌ در تمام‌ انواع‌ کارهای‌ اجتماعی‌ می‌ درخشند و ،بسیار خوش‌ لباسند . به‌ سیاستمداران‌ توصیه‌ می‌ شود که‌ زنانشان‌ را از بین‌ متولدین‌ این‌ سالها انتخاب‌ کندد . این‌ خانمها روحیه‌ ای‌ محتاط‌ و سوفسطائی‌ را با کدبانوگری‌ بی‌ نظیرشان‌ در می‌ آمیزندو به‌ نسبت‌ شایان‌ تحسینی‌ اطراف‌ شوهرشان‌ را نورانی‌ می‌ کنند و در هر جا که‌ حاضر شوند به‌ نظر می‌ رسد ماه‌ هم‌ حاضر شده‌ است‌ ْْْْْْْْْْْْْْ . گربه‌ نسبت‌ به‌ فرد مورد علاقه‌ اش‌ مهربان‌ ، صمیمی‌ وفداکار است‌ ولی‌ این‌ را هم‌ نمی‌ توان‌ فراموش‌ کرد که‌ براحتی‌ می‌ تواند به‌ دوستانش‌ کمک‌ برساند و البته‌ از قبیل‌ نزدیکانش‌ . حقیقت‌ این‌ است‌ که‌ او چندان‌ پایبند خانواده‌ نیست‌ . البته‌ ، واغلب‌ به‌ اندازه‌ کافی‌ ، به‌ والدین‌ و فرزندان‌ وخانواده‌ احترام‌ می‌ گذارد و به‌ آنها علاقه‌ دارد ولی‌ معمولا"گروه‌ دوستانی‌ را که‌ خود انتخاب‌ کرده‌ است‌ به‌ دیگران‌ ترجیح‌ می‌ دهد . حتی‌ خانمها با وجود علاقه‌ و دلواپسی‌ فراوانی‌ که‌ نسبت‌ به‌ افراد خانواده‌ خود بروز می‌ دهند اما تمایلات‌ مادرانه‌ آنها بیش‌ از آنکه‌ غریزی‌ باشد ناشی‌ از نیاز به‌ امنیت‌ در محیط‌ خانوادگی‌ است‌ . گربه‌ به‌ راحتی‌ با بز کنار می‌ یاید . روح‌ هنرمندانه‌ بز به‌ گربه‌ احساس‌ لذت‌ می‌ دهد . او به‌ راحتی‌ تلون‌ مزاجی‌ بز را تحمل‌ می‌ کندواز بوالهوسیهای‌ وی‌ نیز ناراحتی‌ به‌ خود راه‌ نمی‌ دهد . سگ‌ درست‌ کردار و خوک‌ وسواسی‌ هم‌ براحتی‌ با گربه‌ کنار میایند . اما خروس‌ اوقات‌ او را تلخ‌ می‌ کند و همینطور موش‌ که‌ این‌ دو علامت‌ بهتر است‌ مثل‌ طاعون‌ از یکدیگر فرار کنند . در ارتباط‌ با ببر چه‌ در عشق‌ و چه‌ در کار همیشه‌ درگیریهائی‌ پیش‌ خواهد آمد . گربه‌ از همان‌ نژاد ببراست‌ و به‌ خوبی‌ حیله‌ های‌ جنگی‌ ببر را می‌ شناسد و در نتیجه‌ از درگیری‌ احتراز می‌ کند . سه‌ دوره‌ زندگی‌ گربه‌ طفولیت‌ ، جوانی‌ ، پیری‌ همیشه‌ به‌ آسایش‌ و آرامش‌ خواهد گذشت‌ ولی‌ به‌ شرط‌ آنکه‌ با موقعیتهای‌ استثنائی‌ روبرونشود . جنگ‌ ، انقلاب‌ ، حوادث‌ طبیعی‌ هرگز به‌ او صدمه‌ ای‌ نمی‌ زند زیرا اصولا"برای‌ بدبختی‌ آفریده‌ نشده‌ است‌ . اما اگر حادثه‌ ای‌ برای‌ شخص‌ او پیش‌ بیاید تمام‌ آرامشش‌ بهم‌ خواهد خورد و زندگی‌ برایش‌ تحمل‌ ناپذیر خواهد شد . در این‌ حال‌ چه‌ بسا که‌ دیوانه‌ شود و یا خودش‌ را بکشد . ترک‌ زندگی‌ برای‌ او آسانتر از تحمل‌ و قبول‌ شکست‌ است‌ . مردم‌ آسیای‌ جنوب‌ شرقی‌ عقیده‌ دارند که‌ گربه‌ یا خرگوش‌ چندان‌ قابل‌ اعتماد نیست‌ . عقیده‌ عمومی‌ این‌ است‌ که‌ جادو گران‌ و ساحره‌ ها خود را به‌ شکل‌ گربه‌ در می‌ آورند . و این‌ را می‌ دانیم‌ که‌ در قرون‌ وسطی‌ گربه‌ ها)و جادوگرها(به‌ جرم‌ ارتباط‌ با شیطان‌ زنده‌ در آتش‌ می‌ سوختند . اما این‌ هم‌ حقیقتی‌ است‌ که‌ د رمصر باستان‌ گربه‌ به‌ عنوان‌ خدا مورد پرستش‌ بود . خدا ، شیطان‌ ، جادوگر یا انسان‌ یک‌ نکته‌ مسلم‌ است‌ و آن‌ اینکه‌ در سیمای‌ گربه‌ همییشه‌ حالتی‌ از رمز وجود دارد . این‌ طور به‌ نظرمی‌ رسد که‌ گربه‌ همیشه‌ اسراری‌ را در پشت‌ سیمای‌ آرامش‌ مخفی‌ کرده‌ است‌ . اسراری‌ که‌ جرئت‌ افشای‌ آنها را ندارد . و بالاخره‌ یک‌ مطلب‌ را نباید فراموش‌ کرد که‌ گربه‌ ضعیف‌ و رنجور می‌ تواند به‌ آسانی‌ تبدیل‌ به‌ گربه‌ ای قوی‌ و خونخوار میشود.

موافقین ۰ مخالفین ۰
فال

متولد سال اژدها

 

 

 

در اژدها نیروی‌ زیست‌ و سلامت‌ کامل‌ به‌ حد وفور وجود دارد و تا لحظه‌ مرگ‌ نیز این‌ سلامت‌ را حفظ‌ می‌ کند . او از پستیهای‌ و دوروئیها دور است‌ و از یک‌ روش‌ سیاسی‌ کاملا"ابتدائی‌ و ناشیانه‌ پیروی‌ می‌ کند . ولی‌ به‌ هر حال‌ در حد خوک‌ معصوم‌ وبیگناه‌ نیست‌ . گرچه‌ ،خیلی‌ زود گول‌ می‌ خورد ولی‌ این‌ شهامت‌ را دارد که‌ اشتباهش‌ را بپذیرد و خود را محکوم‌ کند . اژدها اغلب‌ دچار بدترین‌ وضعیتها می‌ شود و دلایلی‌ که‌ در این‌ زمینه‌ ارائه‌ می‌ دهد معمولا"بدترین‌ و غیر قابل‌ قبول‌ ترین‌ دلایل‌ هستند . او ،یک‌ کمال‌ گرا به‌ معنی‌واقعی‌ است‌ وبه‌ همین‌ واسطه‌ چیزی‌ نمی‌ خواهد مگر از بهترین‌ نوع‌ آن‌ را و همین‌ طرز تفکر باعث‌می‌ شود که‌ خود تا حد امکان‌ توقعات‌ دیگران‌ را برآورده‌ کند . تند مزاجی‌ ،عصبانیت‌ و یک‌ دندگی‌ از جمله‌ خصوصیات‌ اخلاقی‌ اژدها بشمار می‌ رود و همیشه‌ زبانش‌ قبل‌ از فکر کردن‌ بکار می‌ افتد . به‌ هر حال‌ حتی‌ اگر این‌ حالات‌ خام‌ و خشک‌ بنظر می‌رسد شک‌ نیست‌ که‌ گفته‌ های‌ او معمولا"با ارزش‌ است‌ و نصایحش‌ موثر . در حقیقت‌ مردم‌ علاقمندند به‌ حرفهای‌ او گوش‌ بدهند و نفوذ فکری‌ او بر آنها غیر قابل‌ انکار است‌ . اژدها ،مغرورترین‌ موجود روی‌ زمین‌ است‌ . او با حرارت‌ و متهور است‌ و خیلی‌ زود خویشتن‌ داریش‌ را از دست‌ می‌ دهد . او با استعداد ، ،باهوش‌ ، ،محکم‌ ، با اراده‌ و ،بخشنده‌است‌ . قادربه‌ انجام‌ هر کاری‌ است‌ و از عهده‌ انجام‌ هر کاری‌ نیز به‌ خوبی‌ برمیاید وتا زمانی‌ که‌ زندگی‌ می‌ کند هرگزمحتاج‌ نخواهد شد . این‌ واقعا"مهم‌ نیست‌ که‌ چه‌ کاری‌برای‌ خود انتخاب‌ می‌ کند ، این‌ کارها چه‌ هنری‌ باشند چه‌ مذهبی‌ چه‌ پزشکی‌ باشند چه‌ سیاسی‌ به‌ هر حال‌ بسیار خوب‌ انجام‌ خواهند شد و موفقیت‌ بااژدها همراه‌ خواهد بود . اوحتی‌ می‌ تواند خود را وقف‌ انجام‌ کارهای‌ با ارزش‌ و عظیم‌ بکند . همیشه‌ اینطور بنظر می‌ رسد که‌ اژدها به‌ راحتی‌ پایان‌ هر کاری‌ ر ا می‌ بیند . بدبختانه‌ این‌ موجود در انجام‌کارهای‌ بد هم‌ به‌ اندازه‌ کارهای‌ خوب‌ با استعداد است‌ . او می‌ تواند خود را وقف‌ انجام‌ کارهای‌ زشت‌ بکند والبته‌ در انجام‌ این‌ کارها هم‌ بسیار خوب‌ خواهد درخشید . چون‌همانطور که‌ می‌ دانیم‌ پیروزی‌ همیشه‌ در دستهای‌ او است‌ . اژدها محبوب‌ خاص‌ و عام‌ است‌ ولی‌ ،کمتر دل‌ به‌ کسی‌ می‌ بندد . او هرگز در تلاطم‌ ماجراهای‌ عشقی‌ غرق‌ نمی‌ شود و به‌ نا امیدی‌ نمی‌ رسد . بلکه‌ بر عکس‌ اغلب‌ این‌ او است‌ که‌ باعث‌ نا امیدی‌ در دیگران‌ می‌ شود . زنهای‌ متولد سال‌ اژدها معمولا"عشاق‌ و خواستگاران‌ زیادی‌ دور و بر خود دارند . اژدها معمولا" دیرتر از سایرین‌ ازدواج‌ می‌ کند و عده‌ ای‌ از آنها نیز تا آخر عمر مجرد می‌ مانند بدون‌ اینکه‌ از این‌ بابت‌ رنجی‌ ببرند . حقیقت‌ این‌ است‌ که‌ آنها "،تنها" بیشتر خوشبختند . اما اگر قرار به‌ انتخاب‌ شریکی‌ باشد می‌ توانند موشها را انتخاب‌ کنند . موش‌ عاشق‌ پیشه‌ می‌ تواند هر چه‌ را که‌ اژدها از دست‌ می‌ دهد به‌ دست‌ بیاورد و از آن‌ نگهداری‌ کند . در عوض‌ موش‌ می‌ تواند به‌ قدرتهای‌ اژدهاتکیه‌ کند . اژدها نیز به‌ نوبه‌ خود از طبیعت‌ نقاد موش‌ و علاقه‌ او به‌ پول‌ سود خواهد برد . همین‌ وضعیت‌ در مقابل‌ مارها وجود دارد روح‌ شوخ‌ مار همیشه‌ مانند ترمز ملایمی‌ ، جلوی‌ غرور بیش‌ از اندازه‌ اژدها را ، خواهد گرفت‌ اژدها معمولا"شیفته‌ زیبائی‌ خانم‌ مارها می‌ شود وبدام‌ آنها می‌ افتند و از این‌ تور زیبا احساس‌ غرور خواهند کرد . خروسی‌ مغرور و خود نما نیز به‌ راحتی‌ می‌ تواند شریک‌ زندگی‌ اژدها بشود . او تابع‌ پیروزیهای‌ اژدها خواهد شد و از آنها لذت‌ خواهد برد . اما به‌ هر حال‌ نیمه‌ کامل‌ وجود اژدها چه‌ در عشق‌ و چه‌ در ازدواج‌ میمون‌ است‌ . حیله‌ گری‌ میمون‌ همانقدر به‌ قدرت‌ اژدها محتاج‌ است‌ که‌ قدرت‌ این‌ دومی‌ به‌ امکانات‌ اولی‌ . آن‌ دو به‌ یکدیگر به‌ شدت‌ محتاجند ولی‌ این‌ حقیقتی‌ است‌ که‌ تنها میمون‌ از آن‌ خبر دارد . حقیقتی‌ که‌ اینجا باید گفته‌ شود این‌ است‌ که‌ از بین‌ تمام‌ علامتها تنها میمون‌ قادر است‌ اژدها را فریب‌ دهد . ارتباط‌ اژدها وببر بندرت‌ می‌ تواند ارتباط‌ آرامی‌ باشد . اما قبل‌ از هر چیز اژدها باید از سگها حذر کند . سگ‌ بدبین‌ ، عصبی‌ و واقعگرا هرگز نمی‌ تواند اعتقادی‌ به‌ اژدها داشته‌ باشد . اژدها در کودکی‌ به‌ رنجهای‌ مختصری‌ دچار خواهدشد بیشتر به‌ این‌ خاطر که‌ از اطرافیانش‌ بسیار طلب‌ می‌ کند . پدر و مادر او معمولا"کوشش‌ بسیارمی‌ کنند که‌نیازهای‌ او را بر آورند . روح‌ هنرمندش‌ در قسمت‌ دوم‌ زندگی‌ او را مواجه‌ با مشکلاتی‌ خواهد کرد . او هر چند که‌ در نظر اطرافیانش‌ بسیار با ارزش‌ خواهد بود ولی‌ گاهی‌ اوقات‌ احساس‌ بدبختی‌ خواهد کرد(هر چند که‌ در حقیقت‌ ، دائم‌ بوسیله‌ اطرافیان‌ تحسین‌ خواهد شد و بدبختیش‌ بهمان‌ اندازه‌ کوچک‌ خواهد بود که‌ موفقیتهایش‌ بسیار بزرگ) . هر چه‌اژدهاسختگیرتر باشد کمتر به‌ رضایت‌ کامل‌ می‌ رسد اما با وجود همه‌ اینها او اغلب‌ شاد خواهد بود و حتی‌ اگر کمی‌ از این‌ شادمانی‌ در دوران‌ پیری‌ در سطح‌ آگاهیهای‌ او باشد ضامن‌ موفقیت‌ و پیروزیش‌ خواهد شد . اژدها علامت‌ بخت‌ واقبال‌ است‌ . علامت‌ نیروهای‌ آسمانی‌ است‌ و برای‌ مردم‌ خاور دور نشانه‌ سلامت‌ ، تقوا ، هماهنگی‌ و عمر طولانی‌ است‌ . ولی‌ به‌ هر حال‌ باید گفت‌ که‌ هر سکه‌ ای‌ روی‌ دیگری‌ هم‌ دارد . اگر اینطور بنظر برسد که‌ اژدها از بقیه‌ علائم‌ سهم‌ بیشتری‌ از خیرو برکت‌ برده‌ است‌ نباید فراموش‌ کرد که‌ هر کس(حتی‌ اژدها)حیله‌ گریهائی‌ مخصوص‌ به‌ خود دارد . حقیقت‌ این‌ است‌ که‌ اژدها شما را وادار می‌ کند که‌ به‌ او اعتقاد داشته‌ باشید . او همیشه‌ ،خیره‌ کننده‌ است‌ ولی‌ فراموش‌ نکنید که‌ این‌ برق‌ همیشه‌ در سطح‌ است‌ . او خودش‌ هم‌ واقعا"نمی‌ داند چرا اینهمه‌ خیرکننده‌ است‌ . قدرت‌ او در حقیقت‌ نوعی‌ چشمبندی‌ است‌ . اژدها در واقع‌ یک‌ حیوان‌ ساختگی‌ است‌ . یک‌ موجود خوش‌ لباس‌ و براق‌ برای‌ جشن‌ . موجودی‌ که‌ در جشنها با قدرت‌ و زیبائی‌ ، اما به‌ هر حال‌ فروتن‌ ، می‌ درخشد . او می‌ تواند از خودش‌ آب‌ و آتش‌ و حتی‌ طلا بسته‌ به‌ میل‌ دیگران‌ و هر قدر که‌ بخواهند بیرون‌ بریزد . اما وقتی‌ جشن‌ تمام‌ شد اژدها را می‌ سوزانیم‌ . . . وبعد مثل‌ (قفقوس‌ )او دوباره‌ از میان‌ خاکستر وجود خودش‌ سر بیرون‌ خواهد زد.چرا که‌ سال‌ دیگری‌ در پیش‌ و جشن‌ دیگری‌ در پیش‌ است‌ .

 

موافقین ۰ مخالفین ۰
فال

متولد سال مار

 

 

 

مار یا افعی‌ در بین‌ مغرب‌ زمینیها شهرت‌ بدی‌ دارد . ولی‌ بر عکس‌در بین‌ ملل‌ مشرق‌ زمین‌ به‌ عنوان‌ نشانه‌ عقل‌ و دانائی‌ و اراده‌ شناخته‌ شده‌ و حتی‌ پرستش‌ شده‌ است‌ . کسانی‌ که‌درسال‌ مار بدنیا آمده‌ اند مردمی‌ ،جذاب‌ و ،احساساتی‌ و ،شوخ‌ هستند . زنان‌ متولد این‌ سال‌ معمولا"،زیبا هستندو زیبائیشان‌ رمز موفقیت‌ آنها است‌ . )مثل‌ ژاکلین‌ و کندی‌ و کریس‌کلی‌ ملکه‌ موناکو( . در ژاپن‌ هنگامی‌ که‌ بخواهند زنی‌ را بدلیل‌ داشتن‌ عقل‌ و زیبائی‌ توأما"مدح‌ کنند از جملاتی‌ از این‌ قبیل‌ استفاده‌ می‌ کنند ؛ "عزیز من‌ ، تو حقیقتا"یک‌ مار هستی‌ . "تعریفی‌ که‌ مسلما"در غرب‌ برخورنده‌ خواهدبود . لباسهای‌ مار معمولا"زیبا و اندکی‌ هوس‌ انگیز است‌ و به‌ همین‌ خاطر توجه‌ مردان‌ را جلب‌ می‌ کند و زنان‌ مار در بکاربردن‌ زیور آلات‌ افراط‌ می‌ کنند . مار هرگز وقتش‌ را بیهوده‌ تلف‌ نمی‌ کند و کمتر لحظات‌ عمرش‌ را با پرگوئی‌ و بد گوئی‌ از دست‌ می‌ دهداو اغلب‌ می‌ اندیشد و ،روشنفکر است‌ و ،فیلسوف‌ و بیشتر سروکارش‌ با مسائل‌ دماغی‌ است‌ . . وبه‌ احساس‌ و درک‌ اولیه‌ اش‌ در موارد مختلف‌ ایمان‌ دارد و در عقایدش‌ این‌ درک‌ اولیه‌ را به‌ صورت‌ یک‌ امر مسلم‌ بکار می‌ اندازدو چون‌ کمتر در شناسائی‌ محیط‌ و مردم‌ اشتباه‌ می‌ کند به‌ این‌ دلیل‌ اغلب‌ قدم‌ صحیح‌ را بر می‌ دارد . بنظر میاید که‌ حس‌ ششم‌ او همانقدر قوی‌ است‌ که‌ پنج‌ حس‌ دیگرش‌ . او به‌ اتمام‌ کارها عقیده‌ زیادی‌ دارد و کمتر ممکن‌ است‌ کاری‌ را نیمه‌ تمام‌ بگذاردبلکه‌ بر عکس‌ به‌ سرعت‌ تصمیم‌می‌ گیرد ، انجام‌ می‌ دهد و به‌ پایان‌ می‌ رساند و در راه‌ رسیدن‌ به‌ هدفش‌ آسمان‌ و زمین‌ را به‌ هم‌ می‌ ریزد و اجازه‌ نمی‌ دهد هیچ‌ مانعی‌ در سر راهش‌ قرار بگیرد . به‌ همین‌ جهت‌ شاید بشود گفت‌ در قمار زندگی‌ تا حدی‌ ناشی‌ است‌ . در امور مالی‌باید گفت‌ کمی‌ ،دقیق‌ و ،حسابگر است‌ گرچه‌ که‌ توجه‌ زیادش‌ به‌ مردم‌ باعث‌ می‌ شود که‌ قدم‌ کمک‌ جلو بگذارد ولی‌ هرگز فکر نکنید که‌ مار می‌ تواند اولین‌ کسی‌ باشد که‌ پولی‌ به‌ کسی‌ قرض‌ دهد . کمکهای‌ او معمولا"بیشتر جنبه‌ معنوی‌ دارد تا مادی‌ . مار در حقیقت‌ با خودش‌ آزادتر است‌ تا با پولش‌ و دردناکترین‌ قسمت‌ مسئله‌ این‌ است‌ که‌ کمک‌ کردن‌ به‌ مردم‌ را بزرگترین‌ کارها می‌ داند و در نتیجه‌ آنقدر در کار دیگران‌ با کمکهای‌ معنویش‌-دخالت‌ می‌ کند که‌ خطر فضول‌ شناخته‌ شدن‌ او را تهدید می‌ کند . خطر مهم‌ دیگر این‌ است‌ که‌ او در انجام‌ هر کار مبالغه‌ می‌ کند حتی‌ در کمک‌ کردن‌ به‌ دوستان‌ . هنگامی‌ که‌ بخواهد به‌ دوستی‌ لطف‌ کند چنان‌ دچار احساس‌ مالکیت‌ می‌ شود که‌ بیش‌ از آنکه‌ کمک‌ باشد مانعی‌ در راه‌ دوست‌ خواهد شد . با طبیعت‌ مارپیچی‌ که‌ دارد آنچنان‌ بدور فرد مورد علاقه‌ حلقه‌ خواهد زد که‌ به‌ ناچار ، منجر به‌ خفه‌ شدن‌ او خواهد شد همیشه‌ دوبار فکر کنید و بعد کمک‌ مار رابپذیریدو گرنه‌ به‌ نتیجه‌ ای‌ که‌ گفتیم‌ خواهید رسید . در مورد امور مالی‌ مار اقبال‌ بلندی‌ دارد . او نباید هرگز نگران‌ بی‌ پولی‌ احتمالی‌ خود باشد . کافی‌ است‌ دست‌ دراز کند تا پول‌ در کیفش‌ قرار بگیرد . خودش‌ نیز این‌ را می‌ داند و معمولا از این‌ بابت‌ تا حد "حاجی‌ جبار"پیش‌ می‌ رود و این‌ یکی‌ از دلایلی‌ است‌ که‌ معمولا"باعث‌ می‌ شود از قرض‌ دادن‌ احتراز داشته‌ باشد . او ،خسیس‌ است‌ . او به‌ هیچ‌ وجه‌ ،اهل‌ خطر کردن‌ نیست‌ و معمولا"مشاغلی‌ انتخاب‌ می‌ کند که‌ راه‌ آرام‌ و مطمئنی‌ داشته‌ باشد . حتی‌ پیه‌ کار زیاد رابه‌ تن‌ نمی‌ مالد . حقیقت‌ این‌ است‌ که‌ او رویهمرفته‌ موجود تنبلی‌ است‌ . در مسائل‌ عشقی‌ هر گاه‌ شریکی‌ برای‌ خود پیدا کند حتی‌ آنکه‌ عاشق‌ او نباشد ،سختگیر و ،حسود است‌ . حلقه‌ های‌ معروف‌ طبیعیش‌ را آنچنان‌ به‌ دور شریک‌ میاندازد که‌ برای‌ او راهی‌ جز فرار و رها کردن‌ همه‌ چیز باقی‌ نمی‌ ماند . واین‌ حقیقتی‌ است‌ که‌ مار راخیلی‌ آزار می‌ دهد . زیرا او هرگز تحمل‌ کنجکاویهای‌ مردم‌ را در مورد ناکامی‌ های‌ عشقیش‌ ندارد . بخصوص‌ مردان‌ این‌ سال‌ که‌ خود ،از چشم‌ چرانی‌ و بوالهوسی‌ لذت‌ می‌ برند(والبته‌ چنین‌ چیزی‌ را به‌ شریک‌ زندگیشان‌ نمی‌ توانند روا دارند . )مشکل‌ اساسی‌ و زیاد مردان‌ مار این‌ است‌ که‌ معمولا"با ازدواجهای‌ متعدد گرفتاریهای‌ فراوانی‌ برای‌ خود ایجاد می‌ کنند . به‌ آنها نصیحت‌ می‌ شود که‌ بر این‌ خصیصه‌ اخلاقی‌ خود غلبه‌ کنند . مارهائی‌ که‌ توجهشان‌ را به‌ خانواده‌ خود معطوف‌ میکنند به‌ موفقیتهای‌ بزرگ‌ خواهند رسید . ولی‌ خوب‌ اینجا همان‌ جائی‌ است‌ که‌ کفش‌ پا را آزار می‌ دهد . مرد متولد سال‌ مار معمولا"صاحب‌ خانواده‌ پرجمعیتی‌ می‌ شود . به‌ این‌ ترتیب‌ مطمئن‌ می‌ شود که‌ زنش‌ آنچنان‌ دست‌ و پایش‌ در پوست‌ گردوی‌ گرفتاریهای‌ خانوادگی‌ است‌که‌ نخواهد توانست‌ مثل‌ او به‌ بوالهوسی‌ بپردازد . ازدواج‌ مار معمولا"با گاو توأما" با شادی‌ خواهد بود . گاو عاشق‌ خانواده‌ است‌ و البته‌ می‌ خواهد رئیس‌ خانواده‌ باشد واین‌ مقامی‌ است‌ که‌ مار با کمال‌ خوشحالی‌ به‌ او تفویض‌ می‌ کند . جنگ‌ بین‌ خروس‌ و مار چه‌ در ازدواج‌ و چه‌ در مشارکت‌ برای‌ کار و یا دوستی‌ به‌ آنجا منجر خواهد شد که‌ هر یک‌دیگری‌ را مسئول‌ گرفتاریها و اشتباهات‌ خود خواهد دانست‌ . برای‌ خوک‌ بیچاره‌ ای‌ که‌ بدام‌ مار بیفتد باید کاملا"تأسف‌ بخوریم‌ . خوک‌ اجازه‌ می‌ دهد که‌ مار او را بدام‌ بیندازد و آنچنان‌ سحر اوخواهد شد که‌ قدرت‌ انجام‌ هر عملی‌ از او سلب‌ خواهد شد و مار بخودش‌ اجازه‌ هر کاری‌ را که‌ اراده‌ کند خواهد داد . اما مار در مقابل‌ ببر کاری‌ ندارد که‌ انجام‌ دهد زیرا مسلما" ببر او را نابود خواهد کرد . دوران‌ کودکی‌ و نوجوانی‌ مار معمولا"آرام‌ و بی‌ دردسر می‌ گذرد . اما باید مراقب‌ قسمت‌ بعدی‌ باشد . زیرا تازه‌ در این‌ دوره‌ است‌ که‌هوسهایش‌ از خواب‌ بیدار می‌ شود و عشق‌ به‌ ماجراجوئیها او را به‌ میدان‌ حیله‌ گریها می‌ کشاند . اگرچه‌ که‌ هیچکدام‌ از این‌ مسائل‌ مزاحم‌ آرامش‌ پیری‌ او نخواهد بود . ولی‌ همه‌ چیز به‌ این‌ بستگی‌ دارد که‌ مار در زمستان‌ بدنیا آمده‌ باشد یا در تابستان‌ ، در روز یا در شب‌ . در مناطق‌ حاره‌ بدنیا آمده‌ باشد یا در مناطق‌ سرد سیر . ماری‌ که‌ در نیمه‌ روز فصل‌گرما در مناطق‌ حاره‌ بدنیا آمده‌ باشد خوشبخت‌ تر و خوش‌ اقبالتر از ماریست‌ که‌ در نیمه‌ شب‌ فصلی‌ سرد و در سرد سیر بدنیا آمده‌ باشد.

 

موافقین ۰ مخالفین ۰
فال

متولد سال اسب

 

 

 

اسب‌ همیشه‌ فوق‌ العاده‌ به‌ نظر می‌ رسد زیرا پر از جذابیت‌ و مخصوصا"،جاذبه‌ جنسی‌ است‌ و کاملا"می‌ داند چه‌ بپوشد و چگونه‌ ظاهر خود را فریبنده‌ نشان‌ دهد . او ،عاشق‌مکانهای‌ عمومی‌ است‌ . تالارهای‌ کنسرت‌ ، تماشاخانه‌ ها ، میتینگها ، مسابقات‌ ورزشی‌ و سینماها جاهائی‌ است‌ که‌ او را جلب‌ می‌ کند . خود او اغلب‌ ،ورزشکار است‌ و دراین‌ زمینه‌ به‌ موفقیتهائی‌ می‌ رسد . او به‌ خوبی‌ روش‌ تعریف‌ کردن‌ از مردم‌ را می‌ داندو به‌ راحتی‌ جملات‌ زیبائی‌ دروصف‌ آنها می‌ سازد . ،شوخ‌ و سرگرم‌ کننده‌ است‌ ، غیبت‌می‌کند ، همدردی‌ می‌ کند و همیشه‌ مورد توجه‌ مردم‌ است‌ . بالاتر از همه‌ اینها او برای‌ فعالیتهای‌ سیاسی‌ ساخته‌ شده‌ است‌ . سیاست‌ و دسته‌ بندیهای‌ سیاسی‌ فرصتهائی‌ هستندکه‌به‌ اسب‌ امکان‌ آن‌ را می‌ دهند تا گندم‌ خودش‌ را در آسیاب‌ زندگی‌ درو کند . و در این‌ رشته‌ می‌ تواند موفق‌ بشود . زیرا حاضر به‌ خدمت‌ است‌ و نوسانات‌ جمعیت‌ را به‌ خوبی‌می‌ شناسد . او شوخ‌ و ،نکته‌ سنج‌ است‌ و همیشه‌ میدان‌ بحث‌ را از شما خواهد گرفت‌ . البته‌ قبل‌ از آنکه‌ شما بحث‌ را شروع‌ کرده‌ باشید . درست‌ مانند این‌ است‌ که‌ افکار شما رامی‌ خواند و البته‌ باز قبل‌ از آنکه‌ شما خود افکارتان‌ را بخوانید . این‌ خاصیت‌ به‌ او اجازه‌ می‌ دهد که‌ هر بحثی‌ را بخود اختصاص‌ بدهد . چه‌ موضوع‌ بحث‌ مورد تصویبش‌ با شد چه‌ نباشد . در مجموع‌ اسب‌ در کارهای‌ یدی‌ همانقدر مهارت‌ دارد که‌ در کارهای‌ فکری‌ . اما در حقیقت‌ او بیشتر ،زرنگ‌ است‌ تا باهوش‌ و خودش‌ نیز این‌ را می‌ داند . درست‌ به‌ همین‌ دلیل‌ است‌ که‌ بر خلاف‌ ظاهر مطمئنش‌ ، چندان‌ به‌ خود اعتماد ندارد . و قلبا"موجود ضعیفی‌ است‌ . . . اسب‌ خونگرم‌ ، هیجانی‌ و ،ناآرام‌ است‌ . به‌ خاطر این‌ مشخصات‌ همیشه‌ از قدرت‌ خود در صحبت‌ کردن‌ استفاده‌ می‌ کند تا مورد توجه‌ عموم‌ واقع‌ شود . کسانی‌ که‌ یکبار از خشم‌ اسب‌ صدمه‌ دیده‌ اند دیگر هرگز نخواهند توانست‌ نسبت‌ به‌ او با مسامحه‌ فکرکنند و برای‌ همیشه‌ وحشتی‌ از او در دل‌ خواهند داشت‌ . خلق‌ و خوی‌ او خیلی‌ زود تغییر می‌ کند و به‌ ناچار در این‌ مواقع‌ اندکی‌ کودک‌ صفت‌ بنظر خواهد رسید . برای‌ پیروزی‌ در زندگی‌ باید بر این‌ روحیه‌ اش‌ غلبه‌ کند . اسب‌ ،خودخواه‌ است‌ و اعتنائی‌ به‌ افرادی‌ که‌ می‌ خواهند راهش‌ را ببندند ندارد و برای‌ به‌ ثمر رساندن‌ جاه‌ طلبی‌ هایش‌ آنها را زیر پا خواهد گذاشت‌ . او تا حدی‌ هم‌ ،خود پرست‌ است‌ و به‌ مسائل‌ هیچکس‌ توجه‌ ندارد مگر مسائل‌ خودش‌ . اگرچه‌ ، اگر فرصتی‌ پیش‌ بیاید با کمال‌ شجاعت‌ در گرفتاریهای‌ دیگران‌ مداخله‌ می‌ کند . او مستقل‌ و خودمرکز همیشه‌ به‌ راه‌ خودش‌ می‌ رود و هرگز نصیحت‌ کسی‌ را قبول‌نمی‌ کند . خیلی‌ زود آغوش‌ خانواده‌ را ترک‌ می‌ کند تا زندگی‌ شخصی‌ خودش‌ را بسازد و این‌ برای‌ او خیلی‌ هم‌ خوب‌ است‌ . خود او نیز با خوشحالی‌ این‌ کار را خواهد کرد زیرا خانه‌ برای‌ او جای‌ چندان‌ مهمی‌ نیست‌ مگر آنکه‌ خودش‌ آن‌ را ساخته‌ باشد . وقتی‌ خانه‌ وخانواده‌ ای‌ برای‌ خودش‌ درست‌ می‌ کند و خود مرکز آن‌ قرار می‌ گیرد آن‌ وقت‌ است‌ که‌ زندگیش‌ را دوست‌ می‌ دارد . کارش‌ ، گرفتاریهایش‌ ، سلامتیش‌ ، حتی‌ اطوی‌ لباسش‌ باید زیر نظر خودش‌ باشد .(دراینجا باید گفت‌ هر چند که‌ نگران‌ گرفتاریهای‌ خانوادگی‌ است‌ ولی‌ اگر بر اثر پیش‌ آمدی‌ اسب‌ خانه‌ و خانواده‌ را ترک‌ گوید پس‌ از رفتن‌ او همه‌ چیز درخانه‌ بهم‌ خواهد ریخت‌ ، درست‌ مانند اینکه‌ خانه‌ ای‌ پوشالی‌ را در معرض‌ طوفان‌ قراردهند). اینجا باید گفت‌ که‌ اگر چه‌ این‌ موجود خودخواه‌ فقط‌ برای‌ خود و موفقیتهای‌ شخصیش‌کار می‌ کند ولی‌ بازده‌ کارش‌ به‌ نحو فوق‌ العاده‌ ای‌ عالی‌ است‌ و به‌ دیگران‌ سود می‌ رساند . اسب‌ ماهرانه‌ کار می‌ کند . ،اقتصاددان‌ خوبی‌ است‌ و در مسائل‌ به‌ موفقیت‌ می‌رسد . بدبختانه‌ از آنجا که‌ خلق‌ و خوی‌ او زود تغییر می‌ کند ناگهان‌ توجهش‌ را نسبت‌ به‌ مسائل‌ مورد علاقه‌ اشان‌ از دست‌ می‌ دهد . این‌ مسائل‌ می‌ تواند عاشقانه‌ ، مربوط‌ به‌ کار و یا هر چیز دیگری‌ باشد . اما چه‌ اهمیتی‌ دارد ، او دوباره‌ شروع‌ خواهد کرد و دوباره‌ به‌ همان‌ درجه‌ از موفقیت‌ خواهد رسید . همه‌ این‌ کارها را بدون‌ فکر و اندیشه‌ می‌ کند زیرا او موجودی‌ برون‌ گرا است‌ و احتیاج‌ دارد که‌ دائم‌ با مردم‌ و در بین‌ مردم‌ باشد و از آنها تملق‌ بشنود . اسب‌ در رابطه‌ با جنس‌ مخالف‌ موجود ضعیفی‌ است‌ . او ،به‌ خاطر عشق‌ از همه‌چیز می‌ گذرد و بخود محرومیت‌ می‌ دهد و کارهای‌ دیگر را کنار میگذارد . درست‌ به‌ همین‌ دلیل‌ است‌ که‌ بر خلاف‌ روحیه‌ مثبت‌ و برون‌ گرایش‌ اغلب‌ خشک‌ و سرد بنظر می‌ رسد . اما اگر بتواند بر این‌ ضعفش‌ غلبه‌ کند و اگر جاه‌ طلبی‌ هایش‌ بر شهواتش‌ غلبه‌ کند در زندگی‌ به‌ موفقیتهای‌ زیادی‌ خواهد رسید . اسب‌ با بز زندگی‌ خوشی‌ خواهد داشت‌ . آنها دست‌ همدیگر را خواهند گرفت‌ و درست‌ در لبه‌ پرتگاه‌ زندگی‌ روی‌ یخهای‌ مشکلات‌ سر خواهند خورد . این‌ همانجائی‌ است‌ که‌ تلون‌ مزاج‌ و بوالهوسیها وشوخ‌ طبعی‌ های‌ بز خود خواهی‌ های‌ اسب‌ را اقناع‌ خواهد کرد . هیچکدام‌ از آنها هم‌ به‌ دلایل‌ دوام‌ این‌ رابطه‌ آگاهی‌ ندارندو چه‌ از این‌ بهتر . به‌ دلایل‌ متفاوتی‌ اسب‌ می‌ تواند زندگی‌ مسالمت‌ جویانه‌ ای‌ با سگ‌ و یا ببر داشته‌ باشد این‌ دو گرفتار مسائل‌ روحی‌ و شخصیتشان‌ هستند و توجهی‌ به‌ تزلزل‌ جنبه‌ های‌ رمانتیک‌ در اسب‌ ندارند . تا وقتیکه‌ آنها دلواپس‌ مسائل‌ شخصیتشان‌ هستند اسب‌ هم‌ می‌ تواند زندگی‌ شخصی‌ خودش‌ را تعقیب‌ کند . هر اتفاقی‌ که‌ می‌ خواهد بیفتد اسب‌ هرگز نباید با موش‌ ازدواج‌ کند . بخصوص‌ اگر زن‌ اسب‌ و مرد موش‌ باشد . و بخصوص‌ اگر اسب‌ ، اسب‌ آتش‌ باشد . )1285-1345( . هر نوع‌ رابطه‌ ای‌ بین‌ این‌ دو موجود عاشق‌ پیشه‌ و هوسباز تنها می‌ تواند به‌ آتش‌ سوزی‌ واقعی‌ منجر شود . کودکی‌ و نوجوانی‌ اسب‌ پراز فراز و نشیب‌ خواهد بود . در جوانی‌ خانه‌ و خانواده‌ اش‌ را ترک‌ می‌ کند و همین‌ مسئله‌ ناامیدیهای‌ بعدی‌ زندگی‌ او را باعث‌ خواهد شد . زندگی‌ عشقیش‌ نیز هرگز بی‌ درد سر نخواهد بود . اما در پیری‌ به‌ آرامش‌ و آسایش‌ خواهد رسید . سالهای‌ 1285-1344-1404 و غیره‌ که‌ سالهای‌ اسب‌ آتش‌ شناخته‌ شده‌ سال‌ خوبی‌ برای‌ اسب‌ و برای‌ خانواده‌ اسب‌ نیست‌ . زیراکه‌ در این‌ سالها جنبه‌ های‌ خوب‌ وجود اسب‌ به‌ جنبه‌ های‌ بد تبدیل‌ می‌ شود و عقیده‌ عمومی‌ در خاور دور بر این‌ است‌ که‌ در این‌ سالها هر گرفتاری‌ ممکن‌ است‌ به‌ خانواده‌ نازل‌ شود . مرد و زنی‌ که‌ در سال‌ اسب‌ آتش‌ بدنیا آمده‌ است‌ از نظر روحیه‌ با متولدین‌ سالهای‌ اسب‌ معمولی‌ یکی‌ است‌ جز آنکه‌ این‌ دسته‌ در صفات‌ خوب‌ و بدشان‌ افراط‌ بیشتری‌ دارند . بیشتر کار می‌ کنند بیشتر بدنبال‌ استقلال‌ هستند و متأسفانه‌ بیشتر خودخواه‌ . طبیعت‌ هیجانی‌ و خودخواهی‌ دیوانه‌ وار آنها باعث‌ گرفتاریهای‌ زیادی‌ در زندگی‌ عشقیشان‌ خواهد شد . معمولا"متولدین‌ سال‌ اسب‌ آتش‌ بیشتر بر روی‌ افراد خانواده‌ خود نفوذ دارند . ولی‌ عقیده‌ عمومی‌ این‌ است‌ که‌ متولدین‌ این‌ سالها گرفتاری‌ بیشتری‌ برای‌ خانه‌ ای‌ که‌ در آن‌ بدنیا آمده‌ اند و یا خانه‌ ای‌ که‌ خود بوجود آورده‌ اند فراهم‌ خواهند کرد .‌

موافقین ۰ مخالفین ۰
فال

متولد سال بز

 

 

 

متولد سال‌ بز ،شیک‌ پوش‌ ، ،جذاب‌ ، ،هنرمند ، مطبوع‌ و دلپذیر است‌ و البته‌ نباید فراموش‌ کرد که‌ در کنار این‌ صفات‌ دارای‌ نوعی‌ روحیه‌بد بینی‌ ، تردید و نگرانی‌ نیز هست‌ که‌ مجموعا"سرشت‌ بز را می‌ سازند . بز کمتر با آنچه‌ که‌ خود دارد راضی‌ و خوشنود است‌ و اغلب‌ دچار این‌ توهم‌ می‌ باشد که‌ مرغ‌ همسایه‌ غاز است‌ . و شاید بواسطه‌ همین‌ روحیه‌است‌ که‌ دوستان‌ و نزدیکانش‌ اغلب‌ از او رنجش‌ پیدا می‌ کنند . او بدون‌ قصد دوستانش‌ را می‌ رنجاند . بز کمتر از هر کس‌ دیگری‌ به‌ وقت‌ شناسی‌ اهمیت‌ می‌ دهد و این‌ نیزدلیلی‌ است‌ برای‌ رنجش‌ دیگران‌ ، در حالی‌ که‌ هر گاه‌ مایل‌ باشد از دیگران‌ استفاده‌ کند می‌ تواند خود را در دل‌ آنها جای‌ دهد و همه‌ را مفتون‌ خود سازد . بزها معمولا"خود را با هر نوع‌ زندگی‌ تطبیق‌ می‌ دهند مشروط‌ بر آنکه‌ امنیت‌ زندگیشان‌ حفظ‌ شود . بز ،خجالتی‌ و ظریف‌ است‌ و از اینکه‌ دیگران‌ او را راهنمائی‌ کنند احساس‌ خوشحالی‌ می‌ کند . اینطور بنظر می‌ رسد که‌ رأی‌ و نظر دیگران‌ برای‌ او مهم‌ است‌ ولی‌ امر مسلم‌ این‌ است‌ که‌ همیشه‌ با جذابیت‌ ذاتیش‌ مورد توجه‌ دیگران‌ قرار می‌ گیرد . رفتار او گاه‌ بوالهوسانه‌ بنظر میاید ولی‌ نباید فراموش‌ کرد که‌ این‌ جزو خصلتهای‌ طبیعی‌ اوست‌ . بز معمولا"،مذهبی‌ است‌ ولی‌ مذهب‌ را اغلب‌ به‌ عنوان‌ تکیه‌ گاهی‌ که‌ امنیت‌ و آسایش‌ روحی‌ برای‌ او فراهم‌ می‌ آورد قبول‌ دارد . باید دانست‌ که‌ در اکثر موارد آنها به‌ جنبه‌ های‌ تخیلی‌ و فوق‌ طبیعی‌ و سحر آسا اهمیت‌ می‌ دهند و در این‌ مسائل‌ رمز و رازی‌ احساس‌ می‌ کنند . مردان‌ و زنان‌ متولدسال‌ بز معمولا"،خوش‌ قلب‌ ، ،دست‌ و دلباز و مهربانند و افراد گروه‌ های‌ کم‌ بضاعت‌ را شریک‌ مال‌ خود می‌ کنند و درست‌ بواسطه‌ همین‌ مسئله‌ اغلب‌ پیش‌ می‌ آید که‌ مال‌ دیگران‌ را نیز مال‌ خود می‌ دانند . بزها معمولا"میل‌ دارند حدود زندگیشان‌ را وسیع‌ کنند و اگر موردی‌ پیش‌ نیاید که‌ مجبور به‌ قبول‌ زندگی‌ محدودی‌ بشوند احساس‌ ناراحتی‌ می‌ کنند و ممکن‌ است‌ بارها نارضایتیشان‌ را ابراز کنند . جالب‌ این‌ است‌ که‌ طبیعت‌ نیز اغلب‌ وسایل‌ تسهیل‌ زندگی‌ این‌ گروه‌ را فراهم‌ میکند . بز را همیشه‌ می‌ توان‌ تابع‌ جریان‌ پیشرفت‌ دانست‌ تا موجد پیشرفت‌ . ولی‌ اگر راه‌ انتخابی‌ او دقیق‌ باشد بزرگترین‌ شانس‌ را در زندگیش‌ بدست‌ آورده‌ است‌ . این‌ صفت‌ در روحیه‌ هنرمندان‌ سال‌ بز به‌ خوبی‌ نمایان‌ است‌ آنها کمتر سازنده‌ هستند بلکه‌ اکثرشان‌ کارهای‌ هنری‌ دیگران‌ و روش‌ پیشینیان‌ را ادامه‌ داده‌ اند و با استعداد و سلیقه‌ فراوانی‌ که‌ در ذات‌ آنهاست‌ کارهای‌ خوبی‌ را عرضه‌ کرده‌ اند . بز می‌ تواند صنعتگر و هنرمند خوبی‌ باشد زیرا از هوش‌ فراوانی‌ برخوردار است‌ ولی‌ معمولا"ترجیح‌ می‌ دهد تصمیم‌ گیریهای‌ نهائی‌ را در مورد نوع‌ کار به‌ دیگران‌ واگذار کند که‌ البته‌ این‌ حالت‌ صددرصد به‌ نفع‌ اوست‌ . در چنین‌ مواردی‌ اگر افرادی‌ که‌ در کنار بز هستند رفتار انسانی‌ داشته‌ باشند آنوقت‌ او از هیچ‌ نوع‌ محبت‌ ، انسانیت‌ و مهربانی‌ دریغ‌ نخواهدکرد مخصوصا"اگر این‌ افراد از او قدردانی‌ هم‌ بکنند . زن‌ متولد سال‌ بز همیشه‌ خواب‌ یک‌ ازدواج‌ موفقیت‌ آمیز را با مردی‌ که‌ زندگی‌ مرفهی‌ دارد می‌ بیند . آنها معمولا"مشاورین‌ خوبی‌ هستند . مناسباتشان‌ با مردم‌ چشمگیر است‌ و برای‌ همین‌ مشاغل‌ روابط‌ عمومی‌ بهترین‌ فرصتها را برای‌ ابراز لیاقت‌ در اختیار آنها می‌ گذارد . کارهای‌ هنری‌ نیز به‌ خوبی‌ از عهده‌بز برمیاید . نویسندگان‌ و هنرمندان‌ زیادی‌ در سال‌ بز متولد شده‌ اند . هر اتفاقی‌ که‌ می‌ خواهد میفتد ولی‌ بزها هر طور شده‌ باید از کارهای‌ تجاری‌ و دادو ستد اجتناب‌ کنند . آنها فروشنده‌ های‌ بدی‌ هستند . زیرا هرگز نمی‌ توانند نظریاتشان‌ را آنطور که‌ واقعا"هست‌ و ادراک‌ می‌ کنند بر زبان‌ بیاورند . جملات‌ آنها اغلب‌ حکایت‌ از یک‌ تردید و دودلی‌ دارد . بعلاوه‌ وقت‌ شناس‌ نیز نیستند و کمتر به‌ این‌ مطلب‌ توجه‌ دارند که‌ هر سخن‌ جائی‌ و هر نکته‌ مکانی‌ دارد . باید گفت‌ در اینکه‌ بی‌ موقع‌ مطلبی‌ را عنوان‌ کنند و از آن‌ طبیعتا"نتیجه‌ بدی‌ بگیرند تا حد نبوغ‌ پیروی‌ می‌ کنند بزها معمولا"،آرامش‌ طلب‌ هستند و به‌ وضعیتی‌ که‌ آسایش‌ و آرامش‌ خیال‌ آنها را فراهم‌ کند نیاز دارند . خوشبختانه‌ اکثر آنها می‌ دانند که‌ از کدام‌ مسیر باید بروند تا به‌ خوشبختی‌ برسند . آنها ،عاشق‌ بحثها و گفتگوهای‌ هنری‌ هستند وطبیعتا" ،عاشق‌ پیشه‌ وخیال‌ بافند . در زندگی‌ بزها معمولا"ماجراهای‌ رمانتیک‌ فراوان‌ است‌ ولی‌ بواسطه‌ طبیعت‌ آرامی‌ که‌ دارند معمولا"این‌ ماجراها خالی‌ از اضطرابات‌ و هیجانات‌ شدید است‌ . بز می‌ تواند در کنار گربه‌ ، خوک‌ و اسب‌ خوشبخت‌ شود . هر کدام‌ از این‌ علائم‌ به‌ دلیلی‌ می‌ تواند با بز کنار بیایند . گربه‌ همیشه‌ برای‌ روح‌ هنرمندانه‌ بز قدر فراوانی‌ قائل‌ است‌ و خوک‌ به‌ راحتی‌ خود را با بز طبیق‌ می‌ دهد و اسب‌ خود مرکز براحتی‌سنگینی‌ بز را در پشت‌ خود تحمل‌ می‌ کند . هیچ‌ علامت‌ دیگری‌ برای‌ مدت‌ زیاد نمی‌ تواند در کنار بز سر کند و در این‌ میان‌ گاوها را باید قبل‌ از دیگران‌ نام‌ برد . زیرا گاو همانقدر که‌ برای‌ خانواده‌ خود رفاه‌ و آسایش‌ و امنیت‌ به‌ همراه‌ میاورد به‌ همان‌ نسبت‌ نیز توقع‌ جبران‌ دارد و بز در این‌ موارد جز خودش‌ چیزی‌ برای‌ عرضه‌ ندارد . کار یا عشق‌ میان‌ بز و سگ‌ نیز هرگز انجامی‌ نخواهد داشت‌ . این‌ دو موجود بدبین‌ هرگز از یکدیگر راضی‌ نخواهند بود . جوانی‌ بز بواسطه‌ نگرانیهای‌ عشقی‌ معمولا"تا حدودی‌ طوفانی‌ است‌ولی‌ بچگی‌ و پیری‌ او به‌ آرامش‌ و آسایش‌ خواهد گذشت‌ . یک‌ موضوع‌ دیگر باقی‌ مانده‌ و آن‌ این‌ است‌ که‌ زندگی‌ مرفه‌ و راهنمائی‌ های‌ عاقلانه‌ به‌ بز این‌ امکان‌ را خواهد داد که‌ در موفقیت‌ کامل‌ زندگی‌ کند.

 

موافقین ۰ مخالفین ۰
فال

متولد سال میمون

 

 

 

در بین‌ دوازده‌ علامت‌ ، میمون‌ غیر معمولی‌ ترین‌ علامت‌ هاست‌ . میمون‌ ،بد جنس‌ و در عین‌ حال‌ ،دلیر و ،با همت‌ است‌ . ،شوخ‌ طبع‌ است‌ و همیشه‌ آماده‌ شوخی‌ ولی‌ شوخیهایش‌ معمولا"غیر مستقیم‌ است‌ . او آنچنان‌ موجود اجتماعی‌ است‌ که‌ معمولا" در افراد غیر آشنا این‌ احساس‌ را بوجود میاورد که‌ مدتهاست‌ او را می‌ شناسند . این‌ امتیاز داشتن‌ شبکه‌ وسیع‌ ارتباطی‌ در واقع‌ به‌ هیچ‌ چیز مربوط‌ نیست‌ جز روح‌ ،حیله‌ گر میمون‌ . او در حقیقت‌ موجودی‌ ،خود خواه‌ و خودمرکز بین‌ است‌ . میمون‌ با آنکه‌ به‌ ظاهر شوخ‌ و دوست‌ داشتنی‌ است‌ و حتی‌ به‌ موقع‌ اطاعت‌ می‌ کند ولی‌ در واقع‌ باید این‌ حقیقت‌ را در نظر داشت‌ که‌ نظریات‌ شخصیش‌ را درباره‌ دیگران‌ همیشه‌ پشت‌ یک‌ ظاهر دوستانه‌ مخفی‌ می‌ کند . حقیقت‌ این‌ است‌ که‌ او بیشتر از هر علامت‌ دیگری‌ نسبت‌ به‌ مردم‌ بی‌ اعتماد است‌ و ضمنا" در مقام‌ مقایسه‌ با دیگران‌ حتما"باید او را بپذیرند . او در عین‌ حال‌ یک‌ ،روشنفکر است‌ و تشنگی‌ غریبی‌ برای‌ دانستن‌ دارد و دوست‌ دارد که‌ همه‌ چیز را ببیند ، بشنود ، بخواند و همیشه‌ در جریان‌ مسائل‌ روزمره‌ دنیا باقی‌ بماند . علاوه‌ بر آنکه‌ معمولا"با سواد و ،با فرهنگ‌ است‌ حافظه‌ای‌ آنچنان‌ قوی‌ دارد که‌ می‌ تواند در صورت‌ لزوم‌ حتی‌ جزئیات‌ هر چیزی‌ را که‌ دیده‌ یا خوانده‌ یا شنیده‌ بخاطر بیاورد . این‌ حسن‌ از طرف‌ دیگر این‌ حقیقت‌ را در پی‌ دارد که‌ حافظه‌ او معمولا"نامرتب‌ است‌ . میمون‌ اعتماد و تکیه‌ زیادی‌ به‌ خاطراتش‌ دارد . خلاقیت‌ و اصالت‌ افکار میمون‌ به‌ قدری‌ زیاد است‌ که‌ به‌ راحتی‌ می‌ تواند سخت‌ ترین‌ و پیچیده‌ ترین‌مشکلات‌ را بدون‌ ترس‌ از عدم‌ موفقیت‌ حل‌ کند . ولی‌ هرگاه‌ تصمیمی‌ گرفت‌ باید به‌ سرعت‌ آن‌ را به‌ مرحله‌ اجرا برساند . زیرا اگر چنین‌ نکند و یا تأخیری‌ در برنامه‌ هایش‌روی‌ بدهد چنانکه‌ اصل‌ موضوع‌ را به‌ دست‌ فراموشی‌ خواهد سپرد که‌ انگار چنین‌ برنامه‌ ای‌ وجود نداشته‌ است‌ . او هوش‌ سرشاری‌ دارد . . . و این‌ هنر را نیز دارد که‌ چشم‌ مردم‌ را بر روی‌ حقیقت‌ ببندد ، او حتی‌ قادر است‌ اژدهای‌ سرسخت‌ و لجوج‌ را که‌ هیچکس‌ قادر به‌ فریبش‌ نیست‌ فریب‌ دهد و به‌ راحتی‌ می‌ تواند در مقابل‌ جاذبه‌ ببر مقاومت‌ کند و بی‌ رحمانه‌ او را بی‌ آزارد . میمون‌ همانقدر که‌ ،سیاستمدار است‌ ،زیرک‌ و دانا است‌ و به‌ راحتی‌ خود را از بند هر گرفتاری‌ میرهاند . او مستقل‌ و خود خواه‌ است‌ و هرگز کسی‌ نمی‌ تواند از اوکار بکشد . برعکس‌ این‌ اوست‌ که‌ از دیگران‌ به‌ خاطر کارهائی‌ که‌ برایش‌ کرده‌ اند با ادب‌ تشکر می‌ کند . او معمولا"خیلی‌ کم‌ دچار تردید می‌ شود و گاه‌ نیز از اینکه‌ با گفتن‌ دروغ‌ کارش‌ را راه‌ بیندازد ابا ندارد . او برای‌ آنکه‌ شاهد موفقیت‌ را در آغوش‌ بکشد ممکن‌ است‌ به‌ هر کاری‌ تن‌ دهد و حقیقت‌ این‌ است‌ که‌ خیلی‌ بندرت‌ بدام‌ میافتد . شاید بشود گفت‌ برای‌ رسیدن‌ به‌ موفقیت‌ ، دروغگوئی‌ به‌ نوعی‌ ابزار کار اوست‌ . به‌ هر حال‌ از هرچه‌ بگذریم‌ این‌ حقیقت‌ را نمی‌ توان‌ فراموش‌ کرد که‌ میمونها به‌ معنای‌ واقعی‌ جذاب‌ ، دلربا و باهوش‌هستند و آنچنان‌ خود را دوست‌ داشتنی‌ جلوه‌ می‌ دهند که‌ هیچکس‌ نمی‌ تواند از آنها صرفنظر کند . میمون‌ موجودی‌ ،فرصت‌ طلب‌ است‌ و حق‌ هم‌ دارد زیرا اکثرا"بخت‌ مساعدش‌ فرصتهای‌ نادری‌ پیش‌ پایش‌ قرار می‌ دهند . علی‌ رغم‌ جنبه‌ های‌ منفی‌ وجودش‌ مثل‌ بطالت‌ ، دروغگوئی‌ و بی‌ دقتی‌ همیشه‌ به‌ دلیل‌ هوشیاری‌ فراوان‌ و ادراک‌ درستش‌ مردم‌ او را می‌ خواهند . او در مورد معامله‌ و خرید و فروش‌ زیرکی‌ خاصی‌ دارد . شریک‌ خوبی‌ است‌ و در هر کاری‌ که‌ احتیاج‌ به‌ تصمیم‌ گیری‌ آنی‌ داشته‌ باشد کمبود وجود میمون‌ احساس‌ می‌ شود . میمون‌ اگر امکان‌ ادامه‌ تحصیل‌ و علم‌ آموزی‌ داشته‌ باشد آنوقت‌ برای‌ انجام‌ کارهای‌ مختلف‌ اعم‌ از سیاست‌ ، تجارت‌ ، هنر و غیره‌ از خود قابلیت‌ نشان‌ می‌ دهد .هیچ‌ کاری‌ نیست‌ که‌ برای‌ او جنبه‌ اسرارآمیز و وحشت‌ آوری‌ داشته‌ باشد و حتی‌ اگر لازم‌ باشد می‌ تواند به‌ کارهای‌ ناآشنا دست‌ بزند و موفق‌ بشود . اگر میمون‌ استعدادهایش‌ را در یک‌ زمینه‌ معینی‌ بکار بگیرد شهرت‌ و موفقیتش‌ حتمی‌ است‌ . . تنها چیزی‌ که‌ می‌ تواند موفقیت‌ او را بخطر بیندازد حرف‌ زدن‌ زیاد است‌ . او باید در این‌ مورد بسیار محتاط‌ باشد و دهانش‌ را از اندازه‌ معمول‌ بازتر نکند چون‌ در این‌ صورت‌ با وجود دلربائی‌ ذاتی‌ که‌ دلیل‌ کشش‌ مردم‌ به‌ سوی‌ اوست‌ ممکن‌ است‌ پرحرفیهایش‌ مردم‌ را خسته‌ و بیزار کند . بجز گرفتاریهای‌ مالی‌ که‌ اغلب‌ با آن‌ دست‌ بگریبان‌ است‌ میمون‌ می‌ تواند از زندگیش‌ کاملا"لذت‌ ببرد . ولی‌ از نظر عاطفی‌ معمولا"خوش‌ اقبال‌ نیست‌ و در رابطه‌ با جنس‌ مخالف‌ ضعیف‌ است‌ . او خیلی‌ به‌ سهولت‌ عاشق‌ می‌ شود ولی‌ به‌ همان‌ سهولت‌ نیز خسته‌ می‌ شود و به‌ دنبال‌ عشق‌ تازه‌ دیگری‌ می‌ رود . افسوس‌ ، او هرگز در این‌ زمینه‌ راضی‌ و خشنود نخواهدبود زیرا شخصا"موجود ثابت‌ قدمی‌ نیست‌ . باآنکه‌ به‌ اندازه‌ کافی‌ گرما و حرارت‌ دارد ولی‌ روح‌ انتقادی‌ و دید روشنش‌ معمولا"گرمای‌ اولیه‌ را به‌ سرعت‌ تبدیل‌ به‌ سرما می‌ کند . اما شوخ‌ طبعیش‌ همیشه‌ او را از دست‌ و پا زدن‌ در دریای‌ شکستهای‌ عاطفی‌ نجات‌ می‌ دهد . او خوشبخت‌ است‌ زیرا بهتر از هر کس‌ قادر است‌ به‌ بدبختیهایش‌ بخندد و در صورت‌ لزوم‌ پایان‌ زیباتری‌ برای‌ هر ماجرائی‌ تدارک‌ ببیند . میمون‌ در کنار اژدها زندگی‌ خوبی‌ خواهد داشت‌ زیرکی‌ او و قدرت‌ اژدها در واقع‌ لازم‌ و ملزوم‌ یکدیگرند . آنها همچنین‌ در کارهای‌ اجتماعی‌ شرکای‌ خوبی‌ هستند(هر چند که‌ میمون‌ در اعماق‌ ذهنش‌ همیشه‌ دچار این‌ تصور است‌ که‌ به‌ تنهائی‌ کارها را بهتر می‌ توانست‌ روبراه‌ کند) . زندگی‌ در کنار موش‌ هم‌ بسیار لذت‌ بخش‌ خواهد بود . موش‌ دیوانه‌ وار مجذوب‌ برق‌ ظاهری‌ وجود میمون‌ خواهد شد و از صمیم‌ قلب‌ و بدون‌ هیچ‌ فکری‌ او را دوست‌ خواهد داشت‌ . موش‌ حتی‌ در صورتیکه‌ میمون‌ عاشق‌ او نباشد می‌ تواند با عشقی‌ که‌ خود باور دارد یک‌ زندگی‌ کامل‌ عشقی‌ داشته‌ باشد . میمون‌ ببر را دست‌ میاندازد اما به‌ او نصیحت‌ می‌ شود که‌ این‌ عمل‌ را همیشه‌ به‌ حس‌ احترام‌ توأم‌ کند . هر نوع‌ رابطه‌ ای‌ بین‌ آندو ، چه‌ احساسی‌ و چه‌ شغلی‌ به‌ هرحال‌ منجر به‌ ایجاد جرقه‌ هائی‌ خواهد شد . میمون‌ قدرت‌ ایستادگی‌ در مقابل‌ سرکشی‌های‌ ببر را نخواهد داشت‌ . اونمی‌ تواند این‌ را درک‌ کند که‌ خندیدن‌ به‌ کسی‌ می‌ تواندمنجز به‌ یک‌ جنایت‌ بشود . در اینجا میمون‌ نادانسته‌ خطر دریده‌ شدن‌ را به‌ جان‌ می‌ خرد . میمون‌ با هرعلامتی‌ که‌ ازدواج‌ کند صاحب‌ بچه‌ های‌ زیادی‌ خواهد شد . دوره‌ کودکی‌ میمون‌ به‌ خوشبختی‌ و شادی‌ می‌ گذرد . در جوانیش‌ تردیدها ، و حتی‌ نا امیدیها و شکستهائی‌ خواهدداشت‌ . و قسمت‌ سوم‌ زندگیش‌ توأم‌ با آرامش‌ خواهد بود . اما در پیری‌ اغلب‌ از تنهائی‌ رنج‌ خواهد برد و بسیار پیش‌ میاید که‌ مرگ‌ او دور از خانواده‌ ، ناگهانی‌ و ،پاثر تصادف‌ رخ‌ بدهد .

 

موافقین ۰ مخالفین ۰
فال

متولد سال خروس

 

 

 

در‌ ویتنام‌ ترجیح‌ می‌ دهند این‌ علامت‌ را جوجه‌ بنامند که‌ البته‌ همیشه‌ این‌ عنوان‌ با واقعیت‌ جور در نمی‌ یاید . زیرا خروس‌ پرنده‌ ایست‌ ،مغرورو ،لاف‌ زن‌ وهمیشه‌ در رویاهایش خود را خیلی‌ جدی‌ تلقی‌ می‌ کند و دوست‌ دارد دیگران‌ او را ستایش‌ کنند . خروس‌ همیشه‌ ،از روی‌ فکر حرف‌ می‌ زند و همیشه‌ مراقب‌ و ،پرهیزکار است‌ و بقدری‌ بعقیده‌ و حرفها وافکارش‌ وفادار است‌ که‌ گاه‌ برای‌ دفاع‌ از آنچه‌ که‌ می‌ گوید حالت‌ حمله‌ پیدا می‌ کند و با این‌ روحیه‌ حتما"عده‌ ای‌ را هم‌ زخمی‌ می‌ کند مگر آنکه‌ تصمیم‌ بگیرد جنگهایش‌ را از سر اندیشه‌ به‌ انجام‌ برساند . خروس‌ ،صریح‌ الهجه‌ است‌ . حتی‌ اگر در این‌ مورد به‌ ضررخود کار کند هر چه‌ به‌ فکرش‌ می‌ رسد بر زبان‌ میاورد ودیگر توجهی‌ ندارد که‌ این‌ حرفها بعدها چه‌ لطماتی‌ به‌ او خواهد زد . می‌ توان‌ گفت‌ که‌ این‌ صراحت‌ در لهجه‌ قبل‌ از آنکه‌ گویای‌ راستگوئی‌ باشد ناشی‌ از خود خواهی‌ اوست‌ . خروس‌ به‌ مردم‌ بی‌ توجه‌ است‌ وبرای‌ احساسات‌ آنها ارزش‌ زیادی‌ قائل‌ نیست‌ . شاید بتوان‌ گفت‌ اصلا"آنها را نمی‌ بیند که‌ رویشان‌ حساب‌ کند . به‌ همین‌ جهت‌ خروس‌ نمی‌ تواند سیاستمدار خوبی‌ از کار دربیاید . کارهای‌ غیر معمولی‌ خروس‌ معمولا"نوعی‌ چشم‌ بندی‌ است‌ . در حقیقت‌ او عمیقا"میل‌ دارد مورد توجه‌ همه‌ قرار بگیرد و به‌ همین‌ خاطر معمولا"بسیار ،خوش‌ لباس‌ است‌ . اما قلبا"به‌ شدت‌ محافظه‌ کار است‌ و این‌ روحیه‌ محافظه‌ کاری‌ را در انجام‌ هر کاری‌ با خود به‌ همراه‌ دارد . خروس‌ دچار این‌ فکر است‌ که‌ همیشه‌ این‌ خود اوست‌ که‌ حق‌ و حقیقت‌ را در نظر می‌ گیرد و هرچه‌ که‌ می‌ گوید راست‌ ودرست‌ است‌ . به‌ همین‌ واسطه‌ برای‌ کارهای‌ خودش‌ ارزش‌ زیادی‌ قائل‌ است‌ و به‌ هیچکس‌ دیگری‌ ، اعتماد ندارد مگر به‌ خودش‌ . ولی‌ از طرف‌ دیگر در نصیحت‌ کردن‌ به‌ دیگران‌ تا حد مبالغه‌ پیش‌ می‌ رود . از ظاهر خروس‌ چنین‌ بر میاید که‌ بواقع‌ دلیر و ماجراجو و ،بی‌ پروا است‌ . ولی‌ باور نکنید زیرا او از شدت‌ افکاربزرگنما سرشار شده‌ و دچار تصوراتی‌ است‌ که‌ بنظر خودش‌ بزرگ‌ و ارزنده‌ میاید . او ،عاشق‌ رویاها و افکار دور و دراز است‌ . عاشق‌ ساختن‌ قصرهای‌ مجلل‌ در میان‌ابرهاست‌ و همیشه‌ خودش‌ را یک‌ قهرمان‌ می‌ بیند . ولی‌ در حقیقت‌ سرباز اطاق‌ پذیرائی‌ است‌ . رویاها و تصوراتش‌ را معمولا"درآرامش‌ خانه‌ می‌ سازد و عملیات‌ ماجراجویانه‌ او با کفش‌ راحتی‌ صورت‌ می‌ گیرد . فیلسوفی‌ است‌ با افکاری‌ به‌ وسعت‌ ابعاد خانه‌ اش‌ . فکر نکنید او ترسو و خجالتی‌ است‌ . بر عکس‌ او می‌ تواند با جرأت‌ و حتی‌ ،شجاع‌ باشد ولی‌ فقط‌ در زمانی‌ که‌ واقعا"شرایط‌ ایجاب‌ کند . او گاهی‌ اوقات‌ بعلت‌ احساس‌ خود قهرمان‌ بینی‌ ممکن‌ است‌ خودرا بخطر بیندازد ، تهور نشان‌ بدهد و با شجاعت‌ مرگ‌ را بپذیرد در حالی‌ که‌ لبخندی‌ بر لب‌ دارد . درست‌ به‌ همین‌ دلیل‌ خروسها سربازهای‌ بسیارخوبی‌ می‌ شوند . مردم‌ معمولا" او را رفیق‌ پرتحرکی‌ می‌ دانند مشروط‌ بر آنکه‌ خروس‌ ندانسته‌ بی‌احتیاطیهایی‌ نکند که‌ بعنوان‌ یک‌ لاف‌ زن‌ تلقی‌ شود . او معمولا"بیشتر از آنکه‌ عمل‌ کند قول‌ می‌ دهد . در جمع‌ مانند الماس‌ می‌ درخشد و موقعیت‌ با ارزشی‌ پیدا می‌ کند . از آنجائی‌ که‌ خروس‌ موجود خیالبافی‌ است‌ معمولا"خطر تنبل‌ شدن‌ تهدیدش‌ میکند اگرچه‌ که‌ طبیعتا"وقتی‌ شروع‌ بکار می‌ کند تمام‌ نیرویش‌ را بکمک‌ می‌ خواهد و در نتیجه‌ شهرت‌ فراوانی‌ بعنوان‌ یک‌ موجود سخت‌ کوش‌ برای‌ خود فراهم‌ می‌ کند ولی‌ در حقیقت‌ بیشتروقت‌ تلف‌ می‌ کند . معمولا"کاری‌ بیشتر از قدرتش‌ انتخاب‌ می‌ کند و هر گاه‌ موفق‌ به‌ انجام‌ آن‌ نشود هیچکس‌ بیشتر از خود او ناامید نمی‌ شود . خروس‌ برای‌ ادامه‌ زندگی‌ باید کار و فعالیت‌ کند . آنچنان‌ اقبال‌ بلندی‌ ندارد که‌ پول‌ بطور اتفاقی‌ بدامنش‌ بریزد . ولی‌ اگر بتواند بر خیالبافیهایش‌ غلبه‌ کند و بخت‌ هم‌ مساعدت‌ کند می‌ تواند ثروتمند شود . اصولا"خروس‌ این‌ شهرت‌ را در میان‌ مردم‌ بدست‌ میاورد که‌ موجود پولسازی‌ است‌ و همیشه‌ می‌ تواند نقشه‌ بریزد و از آب‌ به‌ اصطلاح‌ کره‌ بگیرد . مردم‌ ویتنام‌ عقیده‌ دارند که‌ خروس‌ باید از نوک‌ قوی‌ و پنجه‌ زورمندش‌ سپاسگزار باشد که‌ این‌ امکان‌ را به‌ او داده‌ است‌ . خروس‌ می‌ تواند در بدترین‌ وضعیات‌ امکانات‌ مفیدی‌ برای‌ خود بیابد . زیراکه‌ در مجموع‌ موجودی‌ است‌ ،فعال‌ . اما اگر جنبه‌ های‌ خیالبافی‌ را در ذهنش‌ تقویت‌ کند و نسبت‌ به‌ وقت‌ بی‌ توجه‌ شودآنوقت‌ تبدیل‌ به‌ آندسته‌ از فیلسوفهائی‌ خواهد شد که‌ در روی‌ نیمکتهای‌ خیابانها نشسته‌ اندو به‌ پرگوئی‌ مشغول‌ می‌ باشند . حرفه‌ کشاورزی‌ برای‌ خروس‌ مفیداست‌ . همچنین‌ مشاعلی‌ که‌ احتیاج‌ به‌ تماس‌ دائم‌ با مردم‌ داشته‌ باشد . او درخشیدن‌ در جمع‌ را دوست‌ دارد . از آنجائی‌ که‌ متمایل‌ به‌ افراط‌ وتفریط‌ است‌ هرچه‌ بدست‌ بیاورد خرج‌ می‌ کند . او در مسائل‌ مالی‌ بی‌ مهارت‌ است‌ ومعمولا"خطر ورشکستگی‌ او را تهدید میکند . خیالبافیهایش‌ نیز مزید بر علت‌ می‌ شود . ولی‌ خوشبختانه‌ چون‌ از اقتصاد سررشته‌ ای‌ ندارد از این‌ بابت‌ هیچگاه‌ چندان‌ نگران‌ نیست‌ . در مسائل‌ عشقی‌ اغلب‌ بخود صدمه‌ می‌ زند زیرا مایل‌ است‌ که‌ معشوق‌ تمام‌ توجهش‌ را صرف‌ او کند . او بارها طرف‌ مورد علاقه‌ اش‌ را نا امید می‌ کند بدون‌ آنکه‌ متوجه‌ باشد . زیرا در رویاهایش‌ )و می‌ دانیم‌ که‌ خیالباف‌ است‌(تمام‌ عواطف‌ و احساساتش‌ را با یار قسمت‌ می‌ کند . و حقیقت‌ این‌ است‌ که‌ او واقعا" نسبت‌ به‌ تخیلات‌ شخصیش‌ صمیمی‌ است‌ . متولد مرد این‌ سال‌ ،جمع‌ زنها را دوست‌ دارد . زیرا در اینجاست‌ که‌ می‌ درخشد و می‌ تواند خود نمائی‌ کند و کمتر پیش‌ میاید که‌ با همجنسان‌ خودش‌ بیرون‌برود . مردها معمولا"حوصله‌ او را سر می‌ برند . خانم‌ خروس‌ هم‌ جمع‌ زنها را دوست‌ دارد)و البته‌ این‌ بدین‌ معنی‌ نیست‌ که‌ مردها حوصله‌ او را سر می‌ برند(و معمولا"مشاغلی‌ را انتخاب‌ میکند که‌ در کنار آنها باشد . خروس‌ با گاو خوشبخت‌ خواهد شد زیرا گاو ملاحظه‌ کار و محافظه‌ کار و خانواده‌ دوست‌ براحتی‌ خروس‌ را پذیرا می‌ شود . با مار می‌ تواند بحثهای‌ فیلسوفانه‌ بکند ، چه‌ در عشق‌ و چه‌ در کار . مار می‌ تواند رفیق‌ عاقلی‌ برای‌ خروس‌ باشد ، ولی‌ مارباید محتاط‌ باشد . زیرا اگر زیاد بدرخشد ممکن‌ است‌ خروس‌ او را نابود سازد . در کنار اژدها خروس‌ به‌ بزرگترین‌ موفقیتهای‌ زندگیش‌ می‌ رسد و آنگونه‌ که‌ آرزو دارد خواهد درخشید ، بخصوص‌ در صورتیکه‌ زن‌ خروس‌ و مرداژدها باشد . بعنوان‌ همسرگربه‌ ها را بکلی‌ باید کنار گذاشت‌ . این‌ دو حتی‌ لحظه‌ ای‌ هم‌ در کنار هم‌ طاقت‌ نخواهند آورد گربه‌ اعتمادی‌ به‌ خروس‌ ندارد . خروس‌ در سه‌ دوره‌ زندگیش‌ چه‌ از نظر عشقی‌ و چه‌ از نظر شغلی‌ زندگی‌ پر از فراز و نشیب‌ خواهد داشت‌ . گاهی‌ ثروتمند است‌ و گاهی‌ ورشکسته‌ و گاه‌ از عشق‌ سرشار است‌ و زمانی‌ شکست‌ خورده‌ . ولی‌ به‌ هر حال‌ و در دوران‌ سالخوردگی‌ زندگی‌ آرام‌ و خوشی‌ خواهد داشت‌ . در خاور دور معروف‌ است‌ که‌ دو خروس‌ زیر یک‌ سقف‌ زندگی‌ را بر همگان‌ سخت‌ خواهندکرد . پس‌ به‌ خروسهای‌ جوان‌ توصیه‌ می‌ شود که‌ در سالهای‌ خروس‌ مصرف‌ قرصهای‌ ضد حاملگی‌ را فراموش‌ نکنند.

 

موافقین ۰ مخالفین ۰
فال

متولد سال سگ

 

 

 

سگ‌ ،خودخور و نگران‌ است‌ ، همیشه‌ حالت‌ دفاعی‌ دارد و حتی‌ لحظه‌ ای‌ این‌ حالت‌ را ترک‌ نمی‌ کند . . . . دائم‌ در حال‌ مراقبت‌ است‌ و هوشیارانه‌ به‌ اطراف‌ توجه‌ دارد . او یک‌،درونگراست‌ و کمتر پیش‌ میاید که‌ احساس‌ واقعیش‌ را نشان‌ دهد . مگر آنکه‌ فکر کند نشان‌ دادن‌ حالت‌ و افکار واقعی‌ اش‌ لازم‌ و واجب‌ است‌ . او به‌ حد افراط‌ ،یک‌ دنده‌ است‌ و می‌ داند که‌ چه‌ می‌ خواهد . اغلب‌ ،بد گمان‌ است‌ و دائم‌ دچار این‌ وحشت‌ است‌ که‌ با زبان‌ تیز و ،ترشروئی‌ هایش‌ مبادا که‌ دیگران‌ را از خود دور کند . سگ‌ شخصیت‌ اصلی‌ است‌ و نمی‌تواند تحمل‌ کند که‌ چوب‌ فقط‌ مال‌ درخت‌ باشد . او تمایل‌ زیادی‌ به‌ غرق‌ شدن‌ در جزئیات‌ مسائل‌ دارد و به‌ انتقاد کردن‌ در هر نوبت‌ و حتی‌ خارج‌ از نوبت‌ . اینطور بنظر می‌رسد که‌ او بهرچه‌ نگاه‌ میکند فقط‌ عیوب‌ آن‌ را می‌ بیند . این‌ در حقیقت‌ به‌ این‌ خاطر است‌ که‌ او ،بدبین‌ ترین‌ موجود دنیاست‌ و هیچ‌ چیز را خارج‌ از قوانین‌ طبیعت‌ نمی‌ تواند بپذیرد . او همیشه‌ اولین‌ کسی‌ است‌ که‌ بر علیه‌ بی‌ عدالتی‌ داد سخن‌ می‌ دهد و اغلب‌ شجاعت‌ آن‌ را دارد که‌ از مظلومان‌ حمایت‌ کند . شاید که‌ سگ‌ در مجموع‌ موجودی‌ باشد بیزار از همه‌ ، اما روح‌ انتقادی‌ و جنبه‌ طنزی‌ که‌ در او وجود دارد و بزرگی‌ غیر قابل‌ انکار روحش‌ معمولا"او را از هر نوع‌ اتهام‌ کوته‌ فکری‌ نجات‌ می‌ دهد . سگ‌ قلبا"،ضد اجتماع‌ است‌ و از هر نوع‌ جمعی‌ نفرت‌ دارد . بصورت‌ تخیلی‌ او همیشه‌ تصور یک‌ "مرده‌"را در ذهن‌ بیداد می‌ کند(از کلیه‌ سگهای‌ عالم‌ بواسطه‌ این‌ تعبیر معذرت‌ می‌ خواهیم‌)اما این‌ تصور نادرست‌ است‌ . علت‌ آن‌ است‌ که‌ سگ‌ همیشه‌ دچار این‌ اضطراب‌ است‌ که‌ مبادا احساسی‌ که‌ خود به‌ مردم‌ دارد به‌ او نداشته‌ باشند . اما علی‌ رغم‌ تمام‌ این‌ اشکالات‌ در سگ‌ است‌ که‌ ما اتحادی‌ ازشریفترین‌ جنبه‌ های‌ وجود و طبیعت‌ انسان‌ پیدا می‌ کنیم‌ . بدین‌ معنی‌ که‌ سگ‌ موجودی‌ ،وفادار ، ،صادق‌ و ،درستکار است‌ . سگ‌ عمیقا"،وظیفه‌ شناس‌ است‌ . شما می‌ توانید روی‌ او حساب‌ کنید و حسابتان‌ هیچوقت‌ غلط‌ در نخواهد آمد . او بهتر از هر کس‌ می‌ تواند یک‌ راز را مخفی‌ نگاهدارد زیرا که‌ حس‌ احتیاط‌ در او به‌ حد کمال‌ رسیده‌ است‌ . در حقیقت‌ او از اینکه‌ به‌ کسی‌ اعتماد کند یا اعتماد کسی‌ را نسبت‌ بخود جلب‌ کند بهر قیمتی‌ بیزار است‌ . صحبتهای‌ سگ‌ اغلب‌ منجر به‌ ابتذال‌ می‌ شود و گاهی‌ اوقات‌ از این‌ بابت‌ سخت‌ خود را در فشار قرار میدهد . در جمع‌ خیلی‌ بندرت‌ می‌ درخشد . اما هوشیاری‌ او برای‌ همه‌ امری‌ تایید شده‌ است‌ و هیچکس‌ بهتر از او روش‌ خوب‌ گوش‌ دادن‌ را نمی‌ شناسد . . . بعنوان‌ یک‌ شخصیت‌ ، سگ‌ باعث‌ به‌ وجود آمدن‌ احساس‌ اعتماد قلبی‌ در دیگران‌ است‌(و اعتماد کردن‌ به‌ او کار درستی‌ است) . او همیشه‌ نهایت‌ کوشش‌ خود را برای‌ دیگران‌ می‌ کند و تا آنجا پیش‌ می‌ رود که‌ حتی‌ خود را قربانی‌ کند . مردم‌ بصورت‌ یک‌ قانون‌ به‌ او احترام‌ می‌ گذارند . مردم‌ حق‌ دارند زیرا که‌ سگ‌ شایسته‌ این‌ احترام‌ است‌ . در طول‌ تاریخ‌ قهرمانان‌ عدالت‌خواه‌ اغلب‌ در زیر نفوذ علامت‌ سگ‌ بدنیا آمده‌ اند . هر نوع‌ حق‌ کشی‌ سگ‌ را بیمار می‌ کند و تا وقتی‌ که‌ احساس‌ می‌ کند کاری‌ بر علیه‌ این‌ حق‌ کشی‌ انجام‌ نداده‌ آرام‌ نمی‌ نشیند(بریژیت‌ باردو-متولد 1313-یکبار به‌ تنهائی‌ برای‌ ایجاد شرایط‌ انسانی‌ تری‌ در کشتارگاهها اقدام‌ کرد . )سگ‌ ،از گناه‌ دیگران‌ رنج‌ می‌ برد . بهنگام‌ جنگ‌ و بلا رنج‌ می‌ برد . هرنوع‌ ورشکستگی‌ و بیکاری‌ او را دچار رنج‌ می‌ کند . او از گرسنگی‌ مردم‌ دنیا رنج‌ می‌ برد . او برای‌ آنچه‌ که‌ اتفاق‌ خواهد افتاد رنج‌ می‌ برد . خوشبختانه‌ کمتر اتفاق‌ میافتد که‌ سگ‌ قهرمان‌ امر بی‌ ارزشی‌ شود زیرا که‌ بدبختانه‌ در چنین‌ مواردی‌ خیلی‌ "سگی‌ "رفتار میکند .(امیدواریم‌ که‌ این‌ دفعه‌ هم‌ ما را ببخشید) . او اغلب‌ می‌ داند که‌ چه‌ می‌ خواهد . او موجودیست‌ اهل‌ فلسفه‌ و اخلاق‌ و مخالف‌ خوان‌ است‌ و توجهی‌ به‌ پول‌ ندارد . وقت‌ پولی‌ بدست‌ بیاورد مسلما"دست‌ و دلباز خواهد بود . پول‌ در واقع‌ او را بخود جلب‌ نمی‌ کند . چه‌ سگ‌ خیابانی‌ باشد و چه‌ سگ‌ ناز پرورده‌ روحیه‌ ای‌ ساده‌ پسند داردو از تشریفات‌ بیزار است‌ . و از اینکه‌ ناراحت‌ زندگی‌ کند یا به‌ بی‌ پولی‌ دچار شود و یا حتی‌ گرسنگی‌ بکشد ترسی‌ بخود راه‌ نمی‌ دهد . حتی‌ اگر پولدار باشد باز هم‌ ،ظاهری‌ ساده‌ دارد(اما اگر اتفاقا"احتیاج‌ به‌ پول‌ پیدا کند هیچکس‌ بهتر از او راه‌ بدست‌ آوردن‌ آن‌ را نمی‌ داند .)سگ‌ باوفا می‌ تواند رهبر خوبی‌ برای‌ یک‌ واحد صنعتی‌ ، تاجر فعالی‌ برای‌ اتحادیه‌ ، مرد روحانی‌ و یا مربی‌ باشد . اما شغل‌ او هر چه‌ باشد ، همیشه‌ یک‌ سخنور واقعی‌ را در خود پنهان‌ کرده‌ است‌ . سخنوری‌ که‌ تصورات‌ و نظریاتش‌ معمولا"اصیل‌ خواهد بود . او همچنین‌ در صورت‌ لزوم‌ می‌ تواند مردم‌ را رهبری‌ کند و مردم‌ نیز با اعتماد از او پیروی‌ خواهند کرد . زیرا در زیر هیچیک‌ از علائم‌ موجودی‌ مثل‌ او را پیدا نخواهیم‌ کرد که‌ با کمترین‌ مقدار جاه‌ طلبی‌ شخصی‌ بیشترین‌ مقدار کار اجتماعی‌ را عرضه‌ کند . در عشق‌ نیز سگ‌ درستکار و ثابت‌ قدم‌ است‌ . اما در تمام‌ طول‌ زندگی‌ دچار مشکلات‌ عشقی‌ خواهد بود . . . . و این‌ گناه‌ از خود اوست‌ زیرا با هیجانات‌ ، احساسات‌ استوار و تزلزل‌ و دلواپسی‌ ابدیش‌ شریک‌ عشقش‌ را همیشه‌ می‌ رنجاند . به‌ همین‌ دلیل‌ است‌ که‌ ما به‌ سگ‌ می‌ گو ئیم‌ انسان‌ مضطرب‌ و خود خور . سگ‌ می‌ تواند با اسب‌ خوشبخت‌ شود . زیرا که‌ اسب‌ در ازای‌ اندکی‌ آزادی‌ سگ‌ را بامسائل‌ ذهنیش‌ آزاد خواهد گذاشت‌ . با ببر زندگی‌ به‌ جنگ‌ آندو بر علیه‌ آسایش‌ دنیا تبدیل‌ خواهد شد . این‌ دو بنام‌حقیقت‌ جوئی‌ و عدالت‌ خواهی‌ با یکدیگر متحد شده‌ و دست‌ به‌ ماجراجوئیهای‌ مختلف‌ خواهند زد . سگ‌ در حقیقت‌ در جریان‌ مسائل‌ اجتماعی‌ اغلب‌ خود را همگروه‌ با ببر می‌ بیند . در چنین‌ مواردی‌ سگ‌ با کمال‌ میل‌ نقش‌ یک‌ ویلون‌ دوم‌ قابل‌ را برای‌ ببر بازی‌ خواهد کرد بدون‌ آنکه‌ از قرار گرفتن‌ در سایه‌ او احساس‌ ناراحتی‌ بکند . اما با گربه‌ آرام‌ و متین‌ است‌ که‌ سگ‌ بزرگترین‌ فرصت‌ زندگیش‌ را برای‌ رسیدن‌ به‌ آرامش‌ بدست‌ خواهد آورد البته‌ اگر که‌ علاقه‌ ای‌ به‌ آرامش‌ داشته‌ باشد . اژدها مغرورتر از آن‌ است‌ که‌ تفسیرهای‌ پر از طعنه‌ و گفتگوهای‌ انتقادی‌ سگ‌ را تحمل‌ کند و در مورد بزها این‌ سگ‌ است‌ که‌ مردم‌ متولد شده‌ زیر این‌ علامت‌ را نمی‌ تواند تحمل‌ کند . سگ‌ بز را خودخواه‌ و سطحی‌ میداند . سه‌ مرحله‌ زندگی‌ سگ‌ بخاطر تردیدهای‌ او به‌ سختی‌ می‌ گذرد .کودکی‌ پر از اضطراب‌ و جوانی‌ پر از اشکالی‌ دارد . در سنین‌ میانه‌ بیشتر از ظرفیتش‌ کار می‌ کند و در پیری‌ دائم‌ متأسف‌ است‌ از اینکه‌ کاری‌ برای‌ انجام‌ دادن‌ ندارد . سگی‌ که‌ در روز بدنیا آمده‌ بهیچوجه‌ زندگی‌ آرامتر و راحت‌ تر از سگ‌ متولد شب‌ ندارد . فقط‌ مسئله‌ این‌ است‌ که‌ سگها در شب‌ بعداز همه‌ کارها تازه‌ باید نقش‌ پاسبان‌ را بازی‌ کنند . قسمت‌ اعظم‌ نقش‌ سگ‌ در پرده‌ های‌ شب‌ بازی‌ می‌ شود . . . . و در زندگی‌ انسانی‌ این‌ بدان‌ معناست‌ که‌ سگهای‌ متولد در شب‌ در حقیقتت‌ صاحب‌ یک‌ نوع‌ زندگی‌ واقعا"سگی‌ هستند . . . . .

 

موافقین ۰ مخالفین ۰
فال

متولد سال خوک

 

 

 

،دلیر و ،بلند همت‌(و قبول‌ کنیم‌ که‌ در زندگی‌ اشکالش‌ داشتن‌ همین‌ صفت است )،خودنما ، آماده‌ کمک‌ و ،دقیق‌ و ،نسبت‌ به‌ گناه‌ وسواسی‌ است‌ . خوک‌ شب‌ و روز ، پرچم‌ درست‌ نمائی‌ و خلوص‌ را بدست‌ گرفته‌ و نمایش‌ می‌ دهد . ،به‌ او اعتماد کنید . او هرگز به‌ اعتماد شما خیانت‌ نخواهد کرد و حتی‌ در این‌ باره‌ کوشش‌ هم‌ نخواهد کرد . او ،ساده‌ و بی‌ ریاست‌ . ،رازدار است‌ و، گستاخ‌ و اگر بخواهید بیرحمی‌ کنید اندکی‌ جانور خوی‌ می‌ شود . حقیقت‌ این‌ است‌ که‌ خوک‌ به‌ خود اجازه‌ می‌ دهد که‌ به‌ آسانی‌ گول‌ بخورد بعد که‌ چنین‌ شد با آرامش‌ گناهش‌ را می‌ پذیردو دیگران‌ نیز با اندکی‌ مسامحه‌ او را خواهند بخشید . در ورزش‌ استعداد زیادی‌ دارد ولی‌ از آنجائی‌ که‌ حقیقتا"،بی‌ طرف‌ است‌ هرگز قادر نیست‌ در مسابقه‌ ای‌ که‌ رقابت‌ در آن‌ مطرح‌ باشد شرکت‌ کند . زیرا در این‌ صورت‌ در همه‌ حال‌ از خودسئوال‌ می‌ کند ؛ آیا لازم‌ بود که‌ برنده‌ شود ؟ خوک‌ بطرزی‌ باور نکردنی‌ ساده‌ است‌ بطوریکه‌ بسیاری‌ موارد بخودش‌ صدمه‌ می‌ زند ، عدم‌ صداقت‌ دیگران‌ همیشه‌ او را خلع‌ سلاح‌ می‌ کند . خود او بندرت‌ دروغ‌ می‌ گوید مگر برای‌ دفاع‌ ازخودش‌ . با آنکه‌ باهوش‌ است‌ ولی‌ در مورد مسائل‌ مالی‌ اندکی‌ کودن‌ است‌ . می‌ توان‌ گفت‌ که‌ در مورد مسائل‌ مالی‌ تمام‌ مهارت‌ و هوش‌ خود را از دست‌ می‌ دهد . در حالی‌ که‌ در مقابل‌ دو روئی‌ و ریا خلع‌ سلاح‌ است‌ اغلب‌ تا مرحله‌ مصلوب‌ شدن‌ جهت‌ تأیید اعمال‌ خودش‌ پیش‌ می‌ رود . او فروشنده‌ درستکاری‌ است‌ و خیلی‌ بندرت‌ حاضر به‌ مصالحه‌ می‌ شود . در حالی‌ که‌ با اعتقادی‌ آهنین‌حرفهائی‌ را که‌ دیگران‌ به‌ او می‌ زنند باور می‌ کند خود به‌ شخصه‌ باید کوشش‌ زیادی‌ بکند تا دیگران‌ حرفش‌ را بپذیرند . خوک‌ ،یک‌ رفیق‌ فوق‌ العاده‌ است‌(اغلب‌ این‌ را می‌ داند که‌ چطور درشب‌ طوفانی‌ قایق‌ براند و سرش‌ را در راه‌ یک‌ شب‌ خوش‌ از دست‌ بدهد)معمولا"،کم‌ حرف‌ است‌ ولی‌ اگر تصمیم‌ به‌ صحبت‌ بگیرد ناگهان‌ حصارها را از بین‌ می‌ برد و دیگر هیچ‌ قدرتی‌ جلوی‌ پرحرفیهای‌ او را نمی‌ تواند بگیرد و آنقدر حرف‌ خواهد زد که‌ بکلی‌ همه‌ را خسته‌ و مانده‌ خواهد کرد . مثل‌ میمون‌ خوک‌ نیز یک‌ ،روشنفکر است‌ . موجودی‌ است‌ با تشنگی‌ زیاد برای‌ دانستن‌ . معمولا"مقدار زیادی‌ می‌ خواند . . . اما اغلب‌ هرچه‌ را که‌ اتفاقا"بدستش‌ بیفتد می‌ خواند . ظاهرا"موجود مطلعی‌ بنظر می‌ رسد ولی‌ در واقع‌ دانش‌ او بیشتر سطحی‌ است‌ . اگر تصمیم‌ بگیرید معلومات‌ او را محک‌ بزنید در خواهید یافت‌ آنطور که‌ بنظر می‌ رسد عمیق‌ نیست‌ . یک‌ ضرب‌ المثل‌ ژاپنی‌ می‌ گوید خوک‌ چهره‌ ای‌ پهن‌ وپشت‌ سری‌ باریک‌ دارد . خوک‌ ،مادی‌ گراست‌ . خوش‌ لباس‌ است‌ و اغلب‌ ،نفس‌ پرست‌ . اما در پشت‌ این‌ ظاهر فریب‌ آمیز اراده‌ ای‌ قوی‌ و قدرتی‌ فراوان‌ پنهان‌ شده‌ است‌ . جاه‌ طلبیها و هدفهای‌ او در هر زمینه‌ ای‌ که‌ باشد وظایفش‌ را با کمال‌ قدرت‌ انجام‌ خواهد داد . باآنچنان‌ قدرتی‌ که‌ ناشی‌ از قوای‌ واقعی‌ درونی‌ اوست‌ . وقتی‌ که‌ خوک‌ تصمیمی‌ بگیرد هیچکس‌ دیگر قادر نخواهد بود که‌ راه‌ او را سد کند . اما قبل‌ از تصمیم‌ گرفتن‌ مدت‌ زیادی‌ وقتش‌ را صرف‌ سبک‌ و سنگین‌ کردن‌ جنبه‌ های‌ مختلف‌ موضوع‌ خواهد کرد تا حدی‌ که‌ در دیگران‌ این‌تصور بوجود خواهد آمد که‌ او نمی‌ داند چه‌ می‌ خواهد . دلیل‌ این‌ تعلل‌ در این‌ است‌ که‌ او میل‌ دارد از درگیری‌ در مسائل‌ پیچیده‌ احتراز کند . ولی‌ گاه‌ آنقدر تعلل‌ می‌ کند و مسائل‌را سبک‌ و سنگین‌ می‌ کند که‌ خود بدست‌ خود امکاناتش‌ را نابود می‌ کند . هرگز از روی‌ ظاهر ضعیف‌ خوک‌ درباره‌ او قضاوت‌ نکنید . این‌ ضعف‌ ظاهری‌ صرفا"ناشی‌ از صلح‌ طلبی‌ عمیق‌ اوست‌ . خوک‌ دوستان‌ معدودی‌ دارد . ولی‌ این‌ عده‌ را برای‌ تمام‌ عمر حفظ‌ خواهد کرد و برای‌ آنها حاضر به‌ اقدام‌ به‌ هر نوع‌ فداکاری‌ است‌ . او نسبت‌ به‌ دوستانش‌ احساس‌احترام‌ شدیدی‌ دارد . زنان‌ این‌ سال‌ ،عاشق‌ میهمانی‌ و تفریح‌ هستند و خانه‌ دارهای‌ بسیار خوبی‌ بشمار میایند . خوک‌ باآنکه‌ موجود کاملا"بی‌ طرفی‌ است‌ ولی‌ در عین‌ حال‌ باروح‌ و زنده‌ و با نشاط‌ است‌ و با آنکه‌ از هر نوع‌ دعوا و جنگ‌ و حتی‌ بحث‌ تند بیزار است‌ با این‌ احوال‌ هرگاه‌ لازم‌ باشد از عقیده‌ ای‌ دفاع‌ کند ، دعوا یا اقامه‌ دعوا را به‌ بحثهای‌ تند ترجیح‌ می‌ دهد . او حتی‌ از صحبت‌ کردن‌ اجتناب‌ می‌ کند مگر آنکه‌ شما را دوست‌ داشته‌ باشد واین‌ افتخاری‌ است‌ اگر که‌ او شرکت‌ در یک‌ بحث‌ را بپذیرد . جالب‌ اینجاست‌ که‌ خوک‌ بیشتر از هر کس‌ دیگر از کارهای‌ مربوط‌ به‌ امور قضائی‌ بدور است‌ و در این‌ باره‌ حق‌ هم‌ دارد . زیرا خوک‌ حتی‌ اگر بر حق‌ باشد بعلت‌ سادگی‌ و صداقت‌ فراوانش‌ حتما"به‌ ضرر خودش‌ کار خواهد کرد و بدیگران‌ میدان‌ سواستفاده‌ خواهد داد . یک‌ ضرب‌ المثل‌ شرقی‌ می‌ گوید ؛ برای‌ موفقیت‌ در یک‌ موضوع‌ دادگاهی‌ هر قدر دلایل‌ قوی‌ و کافی‌ باشد باز بهتر است‌ صداقت‌ ، وسواس‌ و رضایت‌ خاطر را از پنجره‌ بیرون‌ بیندازیم‌ . خوک‌ می‌ تواند در هر زمینه‌ کاری‌ فعالیت‌ کند . هوشیاری‌ و استعدادش‌ برای‌ انجام‌ کارهای‌ سخت‌ از او یک‌ آدم‌ موفق‌ می‌ سازد . ولی‌ او باید از حساسیت‌ فوق‌ العاده‌ اش‌ سپاسگزار باشد که‌ در عین‌ حال‌ او را قادر می‌ سازد که‌ براحتی‌ در زمینه‌ هنرهای‌ مختلف‌ مثل‌ شعر گفتن‌ و داستان‌ نویسی‌ نیز به‌ موفقیت‌ برسد . خوک‌ براحتی‌ می‌ تواند بطرف‌ سگها برود . البته‌ خیلی‌ کم‌ پیش‌ میاید ولی‌ اگر وضعی‌ پیش‌ بیاید که‌ در موقعیت‌ بدی‌ قرار بگیرد ناگهان‌ سقوط‌ می‌ کند و در گل‌ و لای‌ مشکلات‌ می‌ غلطد . مهم‌ نیست‌ که‌ خوک‌ چه‌ شغلی‌ برای‌ خود انتخاب‌ می‌ کند بلکه‌ مهم‌ این‌ است‌ که‌ رفاه‌ و آسودگی‌ همیشه‌ برای‌ او وجود داردو پول‌ و کار براحتی‌ بطرف‌ او جذب‌ می‌ شود بدون‌ آنکه‌ خوک‌ برای‌ آنها جد و جهد خاصی‌ بکند . مردم‌ در تمام‌ مدت‌ زندگی‌ به‌ خوک‌ کمک‌ خواهند کرد و بخاطر همین‌ کمکها اگر او بخواهد می‌ تواند ثروتمند شود . خرافاتی‌ های‌ شرق‌ دور می‌ گویند مردم‌ به‌ خوک‌ کمک‌ می‌ کنند و نان‌ روزانه‌ اش‌ را می‌ دهند فقط‌ برای‌ اینکه‌ خوک‌ چاق‌ و پرواری‌ برای‌ شام‌ شب‌ عید داشته‌ باشند . و می‌ گویند بخاطر همین‌ است‌ که‌ خوکها بشدت‌ ملاحظه‌ کارند و به‌ کسی‌ اعتماد نمی‌ کنند . ممکن‌ است‌ این‌ درست‌ باشد و شک‌ نیست‌ که‌ مردم‌ از زود باوریهای‌ خوک‌ سواستفاده‌ می‌ کنند . زندگی‌ شخصی‌ خوک‌ هم‌ همین‌ صورت‌ را دارد . او اغلب‌ فریب‌ می‌ خورد ، اغلب‌ نا امید است‌ ، اغلب‌ اشتباه‌ می‌ کند و اغلب‌ عاشق‌ است‌ . خانم‌ خوکها مادرهای‌ بسیار خوبی‌می‌ شوند . به‌ خوک‌ توصیه‌ می‌ شودکه‌ زندگیش‌ را با متولدین‌ سال‌ گربه‌ تقسیم‌ کند در کنار گربه‌ ها بهترین‌ فرصتها برای‌ اجتناب‌ از بحث‌ پیش‌ میاید . خوکها باید از چنگال‌ مارها فرار کنند . مار یک‌ برده‌ واقعی‌ از خوک‌ برای‌ خود خواهد ساخت‌ بدون‌ آنکه‌ خوک‌ فرصت‌ تکان‌ خوردن‌ در لابلای‌ حلقه‌ های‌ وجود مار را داشته‌ باشد . بز نیز از جود خوک‌ استفاده‌ خواهد کرد . دوران‌ کودکی‌ خوک‌ به‌ آرامش‌ خواهد گذشت‌ . در دوران‌ جوانی‌ گرفتاریهائی‌ در مورد ازدواج‌ پیدا می‌ کند . اما بهر حال‌ هر گرفتاری‌ که‌ پیش‌ بیاید خوک‌ خجالتی‌ و با احتیاط‌ از هیچکس‌ تقاضای‌ کمک‌ نخواهد کرد . او کوشش‌ خواهد کرد که‌ به‌ تنهائی‌ از دریای‌ مشکلاتش‌ خارج‌ شود . در حقیقت‌ عدم‌ تمایل‌ او به‌ آگاه‌ کردن‌ دیگران‌ صدمات‌ فراوانی‌ به‌ او خواهد زد . اگر روز تولد او از ابتدای‌ سال‌ نوی‌ آسیای‌ جنوب‌ شرقی‌(عید تت)دور باشد زندگی‌ کمتر ناامیدانه‌ به‌ انتظار اوست‌ . اما هرچه‌ روز تولدش‌ به‌ سال‌ نو نزدیکتر باشد گرفتاریهایش‌ بیشتر است‌ . بیشتر ساده‌ لوح‌ است‌ ، بیشتر گول‌ می‌ خورد ، و بالاخره‌ بیشتر ممکن‌ است‌ خورده‌ شود . وشاید این‌ راز قصه‌ مشهور"سه‌ خوک‌ پکوچولو"باشد.

 

موافقین ۰ مخالفین ۰
فال

طالع بینی چینی بر اساس سال تولد

 

1303 1304 1305 1306 1307 1308 1309 1310 1311 1312 1313 1314

1315 1316 1317 1318 1319 1320 1321 1322 1323 1324 1325 1326

1327 1328 1329 1330 1331 1332 1333 1334 1335 1336 1337 1338

1339 1340 1341 1342 1343 1344 1345 1346 1347 1348 1349 1350

1351 1352 1353 1354 1355 1356 1357 1358 1359 1360 1361 1362

1363 1364 1365 1366 1367 1368 1369 1370 1371 1372 1373 1374

1375 1376 1377 1378 1379 1380 1381 1382 1383 1384 1385 1386

1387 1388 1389 1390                                                                         

موافقین ۰ مخالفین ۰
فال